نوروز"غزلی از علی اکبر پورسلطان(مهاجر)"
 

موسم جشن و طرب مست و غزل خوان آمد

به سرا پرده ی دل کوکب مستان آمد  

فرش خضرا شده گسترده به دشت برکات

خواند بلبل، گهِ خوش رقصی مرغان آمد

قصیده ی "پدر" سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر)
کنج قلب نازنینش صندوقی از رازها

در کنار سوزها با سازها دارد پدر  

تا سرانجام، این کویر خاندان بستان شود

ابر می گردد، چو باران باز می بارد پدر

قصیده ای از لسان شهدای والامقام
باغ برین "سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر)

بیا به روضه ی ما، شهدِ شکّر است اینجا

شمیم و میوه ی فردوس، نوبر است اینجا

بیا که فصلِ زمستان و برگریزان رفت

چو عصرِ لاله و سرو و صنوبر است اینجا

پیام تبریک هیئت انصارالخمینی (ره) بمناسبت کسب مقام دانشجویی توسط هنرمند آیینی خانم شیرین نوشیروان
           

جدیدترین سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر) در استقبال از دهه مبارک فجر
" شوکت تو " غزلی در توصیف مهدی موعود (عج)

زیبایی خلقت همه در قامت توست

آهنگ رهایی به یدِ قدرت توست

عمری ست که ما دیده به در دوخته ایم

آرام جهان خاتمه ی غیبت توست

آیت رهایی " غزلی از علی اکبر پورسلطان (مهاجر) تقدیم به ساحت مقدس امام جعفر صادق (ع)"
امروز هم ولادت فرزند باقر(ع) است

آن اسوه ای که افسر و فخرالمفاخر است

بنیانگذار مکتبِ آیین جعفری

در فقهِ جاودانه ی مان حرف آخر است

مثنوی "جان به کف" سروده ی علی اکبر پورسلطان(مهاجر) در توصیف بسیجی

بسیجی سلحشور و بی ادعاست

نیازش ز ما التماس دعاست

بسیجی چنان کوه ایمان بُود

بهشتی است، کاین سوی مهمان بُود

"طلوع نور" قصیده ای در توصیف حضرت امام زمان (عج) "سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر)"
چه شود اگر سر آيد،شبِ انتظارِ  مهدي

همه عالم از عدالت،بشود  ديارِ مهدي

چه شود اگر بيايد،دلِ  بی قرارِ ما هم

برود بدونِ محنت، به سرِ قرارِ مهدي

خورشید ولایت ( قصیده ای از علی اکبر پورسلطان(مهاجر) تقدیم به آستان مبارک حضرت ثامن الحجج “ع” )
اماما، بس که مظلوم و غریبی

خراسان، کربلا کردی رضا جان

بمیرم، هشتمین میزان حجّت

به تن، خونین ردا کردی رضا جان

مثنوی “کریم اهل بیت” سروده ی علی اکبر پورسلطان(مهاجر)
حسن جان داد تا ایمان نمیرد

طریق پاک عترت جان بگیرد

حسن جان داده با زخمی جگر سوز 

ز کید و خدعه ی آن آتش افروز

فراق مصطفی(ص) "سروده ی علی اکبر پورسلطان(مهاجر) در سوگ پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمّد (ص)"
غمی امشب به قلبم می زند چنگ

نوای چاوشی، سازی بدآهنگ

منادی می سراید با دلی تنگ

به بالای سیاهی آمده رنگ

قصیده "باغ رضوان" سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر) تقدیم به عزاداران حسینی
ای عزیزان انتهای عهد و پیمان کربلاست

قلّه ی والای نور و بسطِ ایمان کربلاست

شوق آن داری به عشق دوست جانبازی کنی

راه و رسم جانفشانی بهرِ جانان کربلاست

اختصاصی:
سفرنامه ی تصویری زیارت اربعین (3)
تصاویری از عمود 800 به بعد در مسیر کربلای معلاّ

استواری باور " جدیدترین غزل سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر) "
آن شاهدان که جام بلا سرکشیده اند

دل در هوای وادیِ دیگر کشیده اند

از کوچه باغ شور و حماسه گذشته اند

قامت به استواری باور کشیده اند

باب استغفار " جدیدترین غزل سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر) "
ای که لچّک از سرت برداشتی

معصیت بر معصیت انباشتی

مظهرِ شان و وقار خویش را

در حراجی رایگان بگذاشتی

لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ
نگاهی دیگر(قسمت چهارصد و سی ام)
گفتم: طی سال های مطلب نگاری در سایت های معتبر تحلیلی خبری و سپس ارائه نقطه نظرات به لطف و عنایت حضرت باریتعالی موفق به تنظیم و انتشار حدود دو هزار مطلب شدید.

گفت: طی مدت مذکور و صدها و صدها مطلبی تحلیلی مذکور تلاش کردم جز به رضای حضرت باریتعالی و تاکید بر منافع مردم با درک صحیحی از منافع ، مصالح و امنیت ملی نبینم و ننویسم هر چند در این مسیر بدلیل...

به بهانه ی نامگذاری قله ای در ارتفاعات لتمال بنام شهید امید عباسی
از دل آتش "غزلی از علی اکبر پورسلطان (مهاجر)
آتش نشان چو پر زد و آتش بجان خرید

عمری دوباره بر تن یک کودک آفرید

آمد ندا ز عرش الهی که هان (امید)

(عباسی)ام به خیل شهیدانمان رسید