رییس جمهور آرژانتین به رغم هشدارها دولت خود را با یک نفی بزرگ شروع کرد: پولی وجود ندارد! بر این اساس هزینههای عمومی را به شدت کاهش داد. استخدام ها در بخش دولتی را متوقف و شمار کارمندان دولت را به شکل قابل توجهی کم کرد و روند کاهش تورم شروع شد....
عصر ایران؛ خطر اَبَرتورم بیخ گوش ایرانیان است. نه عزل رییس کل بانک مرکزی میتواند جلوی آن را بگیرد و نه تهدیدهای مقامات اقتصادی و اجرایی بر بگیر و ببند گرانفروشان. هر چند حداقل احترام به افکار عمومی استعفای رییس بانک مرکزی است و اما نکاتی در این باره:
۱. تورم لگام گسیخته با خاطرات چند نسل از ایرانیان گره خورده است. یک فرد میانسال ایرانی شاهد افت ۴۵۰۰ درصدی ارزش پول ملی کشور در طول ۴ دهه از عمر خود بوده است. تورم نه دستور پذیر است نه مرعوب میشود! محصول نابخردی دولتها در مدیریت اقتصادی است.
۲. کماکان دولت های پی در پی اصرار دارند چرخ دنده را خود اختراع کنند و از تجربیات کشورهای موفق چون آرژانتین و لهستان و غیره استفاده نکنند. شعارهای زیبای دولتها در مبارزه با تورم در چاپخانه بانک مرکزی زیر انبوه پول های چاپ شده بدون پشتوانه دفن میشود! رییس جمهور آرژانتین به رغم هشدارها دولت خود را با یک نفی بزرگ شروع کرد: پولی وجود ندارد!
بر این اساس هزینههای عمومی را به شدت کاهش داد. استخدام ها در بخش دولتی را متوقف و شمار کارمندان دولت را به شکل قابل توجهی کم کرد.
در کوتاه مدت تورم ۲۴۰ درصد ۴۵ درصد کاهش پیدا کرد. با تداوم انضباط مالی و پرهیز از چاپ پول و رانت های دولتی معجزه ی اقتصادی آقای میلی رخ داد. در کمتر از ۲ سال تورم ۲۴۰ درصدی آرژانتین به ۱.۲ درصد رسید.
سیاست شفاف خاویر میلی در انضباط مالی الگوی خیلی کشورها شده است. اشتغال در بخش خصوصی افرایش یافت که خود تقویت کننده ارزش پزو- پول ملی - شد. درباره اصلاحات موفق اقتصادی لهستان به رهبری آقای بالچرویتس نیز قبلا نوشتهام.
3.تورم به زبان ساده یعنی بیش از ارزش تولید شده پول چاپ شود. این روند ده ها سال است در کشور ما بدون وقفه ادامه دارد. به اصطلاح دست دولت در جیب بانک مرکزی است که نتوانسته استقلال خود را حفظ کند. اینکه دولتهای موفق به استقلال بانک مرکزی احترام گذاشتهاند بیدلیل نیست. برای کنترل تورم دولت را کوچک کردهاند.
دولت بزرگ یعنی شما برای دستمزد حدود ۲.۵ میلیون کارمند دولت - در فقدان درآمدهای هنگفت نفتی و در شرایط تحریمی- که ارزش و پشتوانهای برای پول ملی تولید نمیشود پول چاپ کنید. بخش دولتی بزرگ غیر از اثر تورمزای خود به دلیل نقش اندک در افزایش GDP باعث تولید رانتهای بزرگ میشود که باعث تضعیف بخش خصوصی است که موتور محرک اقتصاد است.
4. پولی وجود ندارد! وقتی دولت مجبور میشود به اصطلاح برای bail out / نجات اقتصادی بانکهای ریز و درشت که با نفوذ گروهها و با وادادگی بانک مرکزی تشکیل شدهاند– دست به کار شود در واقع با خلق پول بدون پشتوانه اینکار را انجام میدهد و تورم را تشدید میکند. بانک آینده و دهها موسسه مالی ریز و درشتی که با هزینه سنگین مردم رفع و رجوع شدهاند بر شکاف تورم افزودهاند.
5. پولی وجود ندارد! از این رو از رییس جمهور انتظار میرفت همانند رییس جمهور آرژانتین اعلام میکرد "پولی وجود ندارد" و بودجه صدها نهاد غیرمولد را قطع میکرد چون جایگزین آن فقط خلق پول است. وقتی دولت در ارایه بودجه، رقم هنگفت ۳۵ هزار میلیارد تومان برای صدا سیما (بامخاطب کمتر از 2۰ درصد) و سایر نهادهای به اصلاح فرهنگی تصویب میکند این پول با خلق و چاپ پول بدون پشتوانه ایجاد میشود و تورم را تشدید میکند.
6. پولی وجود ندارد! اما خودروسازانی علی رغم حمایتهای بی رویه دولت همچنان طفیلیاند و زیان انباشته دارند و این زیان از جیب ملت پرداخت میشود. این حمایت با خلق دهها هزار میلیارد پول انجام میشود که به تشدید تورم میانجامد.
۷ . پولی وجود ندارد! اما بودجههای عظیم شبه فرهنگی که به صدها موسسه ریز و درشت موجه و غیر موجه پرداخت میشود در واقع با عمیقتر کردن شکاف کسری بودجه و با چاپ پول خلق می شود. دولت های ایران شجاعت قطع این بودجه های بیربط را نداشتهاند.
۸. تکلیف اقتصاد ایران مشخص نیست. نه مولفههای اقتصاد آزاد را داراست نه مولفههای اقتصاد دولتی و سوسیالیستی را. به نظر می رسد اقتصاد ایران در وضعیتی بینابین است اما بدیهای های اقتصاد آزاد و دولتی را با هم دارد. کدام اقتصاد موفقی در دنیا توانسته با پرداخت رانتهای عظیم در قالب یارانه به گروههای اقتصادی تورم را مهار کند؟ اگر یارانهای در اقتصادهای سوسیالیستی پرداخت میشود مستقیما به مصرف کننده می دهند نه به مافیای واردات.
۹. وقتی ساختار معیوب و رانتی هدف قرار نگیرد حتی تصمیمهای بدیهی و تاکتیکی هم ابتر میماند! بدیهی بود که تثبیت دلار نیمایی در محدوده ۷۰-۷۵ هزار تومان باعث افزایش نرخ دلار بازار آزاد و تولید رانت مضاعف میشد اما ساختار معیوب توان تصمیمهای بدیهی را هم از دولت میگیرد.
۱۰. تحریمها اقتصاد ایران را فرسوده و تضعیف کرده است و بخشی از تورم بخاطر زنجیره گسترده تحریمهاست. در عین حال تحریمها فرصتی برای توجیه ناکارآمدیها و بیکفایتی مدیریتی شده است. حتی اگر تحریمها روزی برداشته شوند مادام که دولتها متعهد به انضباط مالی شدید، ترمیم ساختارها پوسیده رانتساز، کوچککردن بخش عمومی و دولتی نباشند تورم میهمان سفره ایرانیان خواهد بود. کما این که ترکیه تحت هیچ تحریمی نیست اما به دلیل برخی ساختارهای معیوب کماکان درگیر تورم است هرچند تورم آن به سختی و دردناکی ایران نیست.