جماران، حجت‌الاسلام والمسلمین سید علی خمینی در مراسم گرامیداشت سالروز تسخیر لانه‌ جاسوسی در دانشگاه شهید بهشتی طی سخنانی با موضوع «نظام استکباری شرک و کفر»، گفت: در قرآن کریم این طور نیست که مشرکان خدا را قبول نداشته باشند و یا حتی خداهای مختلفی را در عرض هم قبول داشته باشند. یعنی اگر از مشرکان زمان پیامبر(ص) می‌پرسیدند که چه کسی آسمان‌ها و زمین را خلق کرده، همه یک صدا می‌گفتند که خدا خلق کرده است. یعنی می‌گفتند ما به خدای بزرگ دسترسی نداریم و باید به نمادها چنگ بزنیم و بت‌ها را عبادت می‌کنیم.

نوه امام خمینی(س) افزود: بر اساس بسیاری از آیات قرآن ادبیات متناسب با این نوع شرک این است که به آنها بگوییم مثل اینکه نمی‌فهمید دارید چه کار می‌کنید؛ این چه عبادتی است که بت‌هایی را قرار بدهید و بپرستید؟! بعد خداوند به پیامبرش می‌فرماید که اگر یکی از این مشرکین با تو کار داشت، حرفش را گوش کن و بعد هم او را سر جای خودش برگردان؛ به آنها تعرض نکن. اینها کسانی هستند که علم، آگاهی و شناخت ندارند.

وی با اشاره به تغییر ادبیات قرآن کریم نسبت به مشرکین و شرک، تأکید کرد: همین شرکی که ممکن است من و شما بگوییم اشکالی ندارد، ما مستقیم خدا را عبادت می‌کنیم و آنها به نحو طولی، در برخی آیات رویکرد قرآن نسبت به شرک تغییر می‌کند و شرک خط قرمز می‌شود. باید این سؤال برای ما مطرح شود که چرا مسأله شرک این میزان در ادیان الهی و خصوصا اسلام اهمیت و منفوریت پیدا می‌کند؟ البته چند جواب می‌توان به این مسأله داد و من معتقدم یکی از بهترین جواب‌ها این است که شرک یک دستگاه یا نظام است.

سید علی خمینی با تأکید بر اینکه شرک یک نظام در مقابل نظام توحید است، تصریح کرد: همان طوری که سیستم توحیدی عبادت، طواف و اولیاء دارد، سیستم شرک هم اولیاء الشیطان دارد. همان طور که این طرف ولید دارد، آن طرف طاغوت دارد؛ که ما طاغوت را به عنوان «رأس کل ظلاله» می‌شناسیم؛ یعنی طاغوت رأس همه‌ گمراهی‌ها است. نزاع بین نظام شرک و نظام ایمان از اینجا نشأت می‌گیرد؛ برای اینکه یک نظامی با تمام توان در مقابل شما است. در این نبرد تاریخی اگر موفق شوند تمام ارزش‌های توحیدی را نابود خواهند کرد؛ همان‌طور که اگر توحید موفق شود، تمام ریشه‌های کفر را خواهد سوزاند.

وی با بیان اینکه نگاه ما به جامعه مهدوی(عج) این است، ادامه داد: این دو با هم سر سازش، صلح یا مذاکره ندارند و نبرد، جنگ و مقابله اینها ذاتی است‌ و کنار آمدنشان با هم اصلا معنا ندارد. یعنی در تناظر با نظام توحیدی که همه چیز برای خدا است، آن طرف نظام کفر همه چیز را برای خودش می‌خواهد و می‎‌گوید تمام دین و هستی شما باید دست ما باشد.

سید علی خمینی با اشاره به اینکه این طور نیست که یک فرهنگ لاابالی در مقابل داشته باشیم، اظهار داشت: یک وقتی افرادی نماز نمی‌خوانند، بعضی‌ها هستند و متأسفانه ممکن است در لباس ما هم باشند که دروغ بگویند و غیبت کنند و بعضی‌ها باشند که حجابشان را رعایت نکنند. ادبیات متناسب با اینها باید ابلاغ، تبلیغ، محبت، مهر، صفا، دوستی، دلسوزی و همه در یک کشتی باشد. اما در مقابل نظام کفر و شرک، اصل دوم قرآنی وسط می‌آید که می‌گوید ما با شما جنگ می‌کنیم.

وی تأکید کرد: اگر نظام کفر و شرک را رها کنیم، آنها نمی‌گذارند ما نفس بکشیم. قاعده‌ استکبار این است که وقتی ضعیف باشد از زندگی مسالمت‌آمیز، گفت‌وگو، مذاکره و حقوق بشر حرف می‌زند؛ اما وقتی قدرت گرفت و قوی شد، دیگر این حرف‌ها نیست. لازم باشد 60 هزار نفر، 40 هزار زن و کودک، را هم می‌کشد و صدا از کسی در نمی‌آید. همچنان که نظام توحیدی اگر قوی شود دستگاه طاغوت را در هم خواهد شکست، دستگاه طاغوت هم اگر قوی شود، اجازه نخواهد داد نماز هم بخوانیم.

نوه امام خمینی(س) با بیان اینکه اگر نظام شرک تسلط پیدا کند همه چیز شما را می‌گیرد، افزود: اینها اگر در یک جامعه ایمانی بیایند اول طرفدار پیدا می‌کنند، بعد هم کم کم سیطره می‌یابند و بعد راه رشد و کمال را از جامعه می‌گیرند. جامعه را به جایی می‌رسانند که‌ هنجارها را ناهنجار و ناهنجاری‌ها را هنجار می‌کنند و بدی‌ها را برای شما زینت می‌بخشند. به مرور زمان اگر شما کوتاه بیایید و بگویید بی‌حجابی عادی است‌ و فساد اقتصادی چیزی نیست، جایی قصه بند نمی‌شود؛ همین طور گناهان را برای‌ ما کوچک می‌کنند، حیا را در جامعه ما از بین می‌برند و استکبارستیزی را از بین می‌برند.

وی تأکید کرد: وقتی غیرت ما و شما را از بین ببرند، می‌گویید حالا ترامپ هم حرفی زد، چیزی نیست. در ذهن و ضمیر ملت‌های منطقه این است که آمریکا هر چیزی خواست، نمی‌شود در مقابلش ایستاد. در زمان شاه هم همین معنا را می‌بینید. شاه با آزاد کردن زندانیان سیاسی مخالف بود و تمام نزدیکانش هم مخالف بودند و می‌گفتند اشتباه است. اما شاه می‌گوید آمریکایی‌ها گفته‌اند این کار را انجام بدهیم. این مسأله مهمترین رکن هژمونی نظام سلطه و استکبار است.

سید علی خمینی یادآور شد: امام یک وقتی صحبتی داشتند و می‌گفتند اینکه کسی جلوی آمریکا بایستد و یا به سفارت آمریکا تعرض کند، تخیلات بود. ما با تسخیر سفارت‌‎ها و پریدن روی در و دیوار سفارت‌ها مخالف هستیم؛ کار خوبی نیست. اما سفارت آمریکا در سال‌ ۵۸ کار استثناء بود؛ کار درستی بود. برای اینکه جامعه به چشم خودش‌ دیده بود که قیام ۲۸ مرداد را با یک کودتای ساده از بین بردند. در ذهن و ضمیر جامعه شما این بود که اگر آمریکا چیزی را بخواهد، همان می‌شود؛ و شما صرف اینکه بگویید آمریکا نمی‌تواند هیچ غلطی بکند، نمی‌توانستید روحیه جامعه را متحول کنید.

وی افزود: تا موشک‌های غرورآفرین نیروهای مسلح ما نرفت و با تمام تجهیزاتی که آنها درست کرده بودند به خاک اسرائیل ننشست، برخی افراد باور نمی‌کردند. امروز کسی نمی‌تواند نسبت به موشکی ما ان قلت داشته باشد. امروز برای‌ جامعه ما روشن شده‌ که اگر موشک نداشتیم...

نوه امام خمینی(س) تأکید کرد: سفارت آمریکا که لانه جاسوسی هم بود و برای کودتاهای بعدی در جامعه آماده بودند، باید از بین می‎رفت. اما به نظر من مهمتر این بود که یک جامعه نوپا و انقلابی می‌گوید من نمی‌خواهم تو برای من تصمیم بگیری و اینها می‌گویند ما کاری به شما نداریم. یک جامعه انقلابی می‌گوید ما معترضیم نسبت به سال‌هایی که تو آمدی و یک رهبری می‌گوید آمریکا نمی‌تواند هیچ غلطی بکند. اما جایی باید برسد که بگوید من به سفارت تو هم تعرض کردم و اگر می‌خواهی کار بکنی، بسم الله.

وی یادآور شد: امام یک پیام بدون بسم الله دارد و آن هم وقتی است که کارتر رئیس جمهور آمریکا نمایندگانی می‌فرستد که با ایرانی‌ها مذاکره کنند و ظاهرا تا ترکیه هم می‌آیند. امام بیانیه‌ای صادر می‌کند در سه بند منتشر می‌کند؛ اول اینکه بنده با اینها هیچ ملاقاتی نخواهم داشت، دوم مسئولین کشور و شورای انقلاب هم حق ندارند با اینها دیدار داشته باشند و سوم اینکه شاه را پس بدهند و بساط جاسوسی را هم جمع کنند، بعد با اینها مذاکره می‌کنیم. این را هم فکر کنیم که چرا ملت پشت قصه می‌آید؛ قاطبه ملت پشت این دانشجویان بود.

سید علی خمینی اظهار داشت: اگر سفارت آمریکا تسخیر نشده‌ بود، امروز جمهوری اسلامی برقرار نبود؛ و اگر هم بود، شما موشک و انرژی هسته‌ای نداشتید. چون‌ آمریکا مخالف بود. هیچ کدام از کشورهای منطقه ما پدافند ندارند؛ اصلا اجازه ندارند داشته باشند. اگر نگاه سابق وجود داشت، آمریکا می‌گفت موشک، پدافند و مخالفت با اسرائیل نداشته باشید. این مسأله استقلال ما را تضمین و ما را زنده‌ کرد. امام می‌فرماید از انقلاب اول بزرگتر خواهد بود، یعنی این مسأله باید استمرار داشته باشد و نتایج بر این بار خواهد شد.

وی افزود: استقلالی که می‌خواستیم به ما برگشت و تأثیرش در روح و روان ما بود. امروز ایرانی‌ها از آمریکا نمی‌ترسند. ممکن‌ است گروهی در جامعه باشند که بگویند ما با اینها مذاکره کنیم اما ادبیات ترس‌ کمرنگ است و اگر هم افرادی بترسند، ابراز نمی‌کنند. کسی جرأت ندارد در این کشور بگوید اگر آمریکا نخواهد نمی‌شود، 40 سال است نمی‌خواهد ولی شد. این نترسیدن به خاطر این بود که ما در معرکه رفتیم، آمریکا با تمام توان آمد و نتوانست.

نوه امام خمینی(س) در پایان گفت: ما مشکلات و سوء مدیریت‌ها داریم اما در تاریخ ثبت خواهد شد که 50 سال تمام نظام استکبار خواستند نظام ما را از بین ببرند و نتوانستند؛ شرق و غرب هم ندارد؛ روسیه و آمریکا هم ندارد. امام گفت انگلیس از آمریکا بدتر، آمریکا از انگلیس بدتر و شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر و همه از هم پلیدتر. اگر شما اقدام نمی‌کردید و نمی‌ایستادید، این مسأله باید شرقی یا غربی می‌شد. امروز ملت ما «نه شرقی و نه غربی» را می‌خواهد، همچنان که 40 سال پیش نه شرقی و نه غربی را می‌خواست. امروز این نه شرقی و نه غربی را محقق کرده، آرزویی که داشت را رسیده و از این به بعد هم خواهد رسید.