تاريخ انتشار: 22 دي 1395 ساعت 00:57:58
همسرِ «آیت الله» خطاب به بدن بی جان ایشان می گفت «بى معرفت مگر قرار نبود مرا تنها نگذارى؟ حالا من بى تو چه كنم؟» / من كه به اندازه عمرم از اين مرد خاطره دارم ، ناباورانه نگاه مى كردم


امروز تن حضرت آيت الله هاشمى را در خاك گذاشتند و من كه به اندازه عمرم از اين مرد خاطره دارم ، ناباورانه نگاه مى كردم. سى و شش سال همسايه ديوار به ديوار بوديم و با فرزندان ايشان از كودكى هم بازى و هم درس و هم مدرسه.

یادگار امام در صفحه ی اینستاگرام خود از آخرین لحظات مراسم تدفین آیت الله هاشمی گفت.
به گزارش «انتخاب»، متن نوشته آیت الله سیدحسن خمینی در زیر می آید:
امروز تن حضرت آيت الله هاشمى را در خاك گذاشتند و من كه به اندازه عمرم از اين مرد خاطره دارم ، ناباورانه نگاه مى كردم. سى و شش سال همسايه ديوار به ديوار بوديم و با فرزندان ايشان از كودكى هم بازى و هم درس و هم مدرسه. 
روزى همراه ايشان به سفر رفتم. جنگ بود و هزار خطر. مادرم از پدرم پرسيد براى حسن خطر ندارد؟ يادم نمى رود كه جواب شنيد اگر خطرى آشيخ اكبر را تهديد كند بگذار حسن را هم تهديد كند. نمى دانم چرا ولى بسيار دوستش مى داشتم. نوشته اند الحبّ و البغض يتوارثان( حب و بغض به ارث مى رسند) شايد اين نيز ميراث ماست.
در اين سالها و سالهاى مبارزه همسر مكرمه اش كه سالها از نزديكترين دوستان و همدمان همسر امام بود، بسيار سختى كشيد. كمتر به ايشان تسليت گفته شده است. لازم دانستم به اين بانوى بزرگوار كه از نوادگان مرجع عظيم الشأن حضرت آيت الله العظمى سيد محمد كاظم يزدى(ره) است ،مستقلاً تسليت بگويم. پريشب خطاب به بدن بى جان آقاى هاشمى مى گفت بى معرفت مگر قرار نبود مرا تنها نگذارى. ؟ حالا من بى تو چه كنم؟ تقدير ديگرگونه رقم خورد.

  تعداد بازديدها: 1857
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=75061
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.