تاريخ انتشار: 03 مرداد 1395 ساعت 00:47:20
وزیر خارجه عربستان به چه حقی به نام خاورمیانه حرف می زند؟

به نظر می رسد که آقای الجبیر نیاز به آن دارد که درس هایی در زمینه های جغرافیا و نیز سیاست بیاموزد.منطقه خارومیانه شامل کشورهای بزرگ منطقه ای مانند ایران، مصر، پاکستان، عراق و ترکیه می شود، آیا این کشورها به وی اجازه داده اند که حرف بزند و به نام آنها قراردادهایی به روسیه یا کشورهای دیگر پیشنهاد دهد؟

از زمان به قدرت رسیدن ملک«سلمان بن عبدالعزیز»و واگذار کردن امور کشور به شاهزاده «محمد بن سلمان»پسرش،جانشین ولیعهد و وزیر دفاع،تغییر در سیاست های عربستان به شکل کلی آغاز شد و تصمیم گیران در این کشور به گونه ای رفتار می کنند که گویی آنها بر همه خاورمیانه حکومت می کنند و کلیدهای آن در دستان آنهاست و برای آن تصمیم می گیرند. 

به گزارش جماران،روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود به پیشنهاد عجیب الجبیر به روسیه پرداخت و نوشت: هرگز از «قراردادی»که آقای«عادل الجبیر»وزیر خارجه عربستان سعودی در گفت و گویش با روزنامه آمریکایی«پولیتیکو» طی حضورش در بروکسل  به روسیه پیشنهاد داد،شگفت زده نشدیم.وی به گونه ای سخن می گوید که گویی وزیر خارجه یک کشور بزرگ است که دارای زرادخانه بزرگ هسته ای است و سرنوشت همه جهان را تعیین می کند.

پیش از آن که دلایل اینکه چرا احساس عنصر «شگفتی»به ما دست نداد را شرح دهیم،دوست داریم گریزی به طبیعت این «قرارداد»و مضمون آن بزنیم و اینکه آیا عملی است و آیا مورد پذیرش طرف روسی هست یا خیر و واکنش این کشور و دیگر کشورهای منطقه درباره این قرار داد چیست؟

در اینجا سخنانش را با روزنامه آمریکایی کلمه به کلمه می آوریم، آقای الجبیر گفت:«آماده دادن سهمی به روسیه از خاورمیانه هستیم که می تواند این کشور را در مقایسه با اتحاد جماهیر شوروی سابق تبدیل به قدرتی بسیار بزرگتر می کند در مقابل آن باید از حمایت از اسد رئیس جمهوری سوریه چشم پوشی کند».وی افزود:«آن چه به منافع روسیه خدمت می کند تقویت روابطش با ریاض است و نه با اسد.»

چندین مساله وجود دارد که می توان از این گفت و گو و خواندن سطرهای آن و هدف از آن، نتیجه گرفت:

نخست:آقای الجبیر به گونه ای حرف می زند که گویی کشورش خود«خاورمیانه»است و همین کشوراست که بر خاورمیانه سلطه دارد و سرنوشتش را در دست دارد و به نام کشورهایی که تعدادشان تقریبا بیش از سی کشور است البته اگر کشورهای شمال آفریقا را به آن اضافه کنیم،سخن می گوید.

دوم:الجبیر مسکو را مورد خطاب قرار می دهد و به آن پشنهادهایی ارائه می کند و قراردادهایی از جایگاه برابر و مساوات در حجم و قدرت و مساحت و نفوذ پیشنهاد می دهد.

سوم:آقای الجبیر و حکومت کشورش نسبت به مساله ماندن یا نماندن اسد رئیس جمهوری سوریه دچار«جنون»یا «جن زدگی»شده اند و این مساله را «محور»سیاست های خارجی و روابط شان با کشورهای بزرگ و منطقه ای قرار داده اند.

هنگامی که می گوییم ما در این روزنامه «رای الیوم»از سخنان الجبیر و قراردادهایش شگفت زده نشدیم به این دلیل است که بر اساس دنبال کردن مواضع«موسسه»سعودی حاکم از حالت«خودبزرگ بینی»که بر مواضع و سیاست های عربستان به ویژه طی یک سال و نیم اخیر حاکم شده، به خوبی با خبر هستیم.

از زمان به قدرت رسیدن ملک«سلمان بن عبدالعزیز»و واگذار کردن امور کشور به شاهزاده «محمد بن سلمان»پسرش،جانشین ولیعهد و وزیر دفاع،تغییر در سیاست های عربستان به شکل کلی آغاز شد و تصمیم گیران در این کشور به گونه ای رفتار می کنند که گویی آنها بر همه خاورمیانه حکومت می کنند و کلیدهای آن در دستان آنهاست و برای آن تصمیم می گیرند آن هم با توجه به سلاح سرنوشت ساز«پول»که در اختیار دارند و این سلاح قادر است بزرگترین کشور یا حکومتی که در فکر«تمرد»علیه آنهاست را به زانو دربیاورد.نکته جاب توجه این است که کشورهای حاشیه خلیج فارس که نیز پول زیادی دارند مانند کویت و امارات با این نقش عربستان به طور کلی یا جزئی همراهی کرده و به خواسته ها و جنگ هایش تن دادند.

به نظر می رسد که آقای الجبیر نیاز به آن دارد که درس هایی در زمینه های جغرافیا و نیز سیاست بیاموزد.منطقه خارومیانه شامل کشورهای بزرگ منطقه ای مانند ایران، مصر، پاکستان، عراق و ترکیه می شود آیا این کشورها به وی اجازه داده اند که حرف بزند و به نام آنها قراردادهایی به روسیه یا کشورهای دیگر پیشنهاد دهد؟

می فهمیم اما این پیشنهادهای الجبیر را درک نمی کنیم حتی اگر پیش از نتایج فاجعه بار «توفان قاطعیت»که کشورش هواپیماها و سکوهای شلیک موشک خود را برای بمباران گلوله باران یمن به کار گرفت و هزاران نفر از مردم این کشور را کشته و زیرساخت های ضعیفش را نابود کرده یا قبل از تاسیس«ائتلاف اسلامی»که آن را شکل داد و بامداد یکی از روزها از فرودگاه ریاض توسط جانشین ولیعهد اعلام شد که همان زمان نمرد بلکه با ناراحتی توسط کشورهای مربوطه که از تشکیل آن و عضویت شان در آن شگفت زده شدند و خبر عضویت خود را از طریق دستگاه های رسانه ای عربستان شنیدند،رو به رو شد؛دستگاه هایی که تنها دستگاه های رسانه ای بودند که از برخی عناوین آن به واسطه نمایندگانشان که با عجله فراخوانده شدند مطلع شدند؛ائتلافی که بسیاری از کشورهای مربوطه آن را نپذیرفتند.یا قبل از فروپاشی بهای نفت و بخار شدن بخش بزرگی از ذخایر مالی عربستان و اتخاذ تدابیر ریاضتی که بر شهروند عربستان تحمیل شد یا قبل از دخالت نظامی روسیه که معادله های قدرت در میدان های نبرد در سوریه را تغییر داد یا قبل از آشتی روسیه و ترکیه،مطرح می شد.

رهبران روسیه دیدگاه خود را درباره میزان پذیرش این پیشنهاد یا مخالفت با آن را اعلام نکردند زیرا قطعا درباره آن فکر نمی کنند و هیچ گونه اهمیتی به آن نمی دهند همانطور که همه پیشنهادی های سابق که مسئولان سعودی بلندپایه تر از آقای الجبیر به روسیه ارائه کردند، اهمیتی نداد.در این جا به طور خاص به شاهزاده محمد بن سلمان و پیش از وی «بندر بن سلطان بن عبدالعزیز»هنگامی که رئیس سازمان اطلاعات و رئیس شورای امنیت ملی و مسئول پرونده بحران سوریه و تسلیح گروه های مسلح در سوریه بود،اشاره می کنیم که به روسیه پیشنهادهایی ارائه کردند.

امیدواریم که آقای الجبیر آراسته به اندکی تواضع شود و مرزها و قدرت کشورش و توان سیاسی آن را بشناسد و از سخن گفتن به نام دیگران و ارائه قراردادها به نام آنها گویی که وی نماینده تام الاختیاری است که اختیار کشورها و ملت هایشان را دارد،دوری کند.

به خوبی می دانیم که الجبیر و حکومتش هرگز حاضر به شنیدن این خواسته های ما نیستند و اهمیتی به آنها نمی دهند اما ما آنها را به تاریخ می گوییم زیرا روزی فرا می رسد که به آنها بازمی گردیم و شاید این روز بسیار نزدیک باشد همانطور که به هشدارهای مان درباره سرنوشت تاریک توفان قاطعیت در یمن در همان روز اول آغاز بمباران ها برگشتیم.

  تعداد بازديدها: 1476
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=72485
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.