برخورد با فساد؛ تفاوت دو رويه در دو دولت اين روزها شاهد داغ شدن بحث حقوقهاي نجومي برخي از مديران دولتي و شركتها و بانكها بوديم و جنجالي كه بحق پيرامون اين موضوع برپا شد. سرانجام كار هم ظاهرا خوب شده است چون رييسجمهوري دستور رسيدگي صادر كرده و معاون اول هم از همه مديران خواسته است كه وضعيت پرداختهاي بيحساب و كتاب از خزانه دولت را در طي يك هفته به ايشان گزارش كنند.
سخنگوي دولت هم قول داده است كه به دستور رييسجمهوري در اين زمينه عمل خواهد شد و وجوهي كه به ناحق در اختيار كساني قرار گرفت، بازپس گرفته خواهد شد و حتي ممكن است برخي از مديران عزل شوند. عذرخواهي سخنگوي دولت از مردم هم نقطه بارز ديگري است كه بايد متذكر آن شد چون اين امر مقدمه بسياري از اصلاحات اجتماعي است زيرا متاسفانه اين رويه در كشور ما كمتر جاري است و غالب مديران درك درستي از مفهوم پاسخگويي دولت ندارند و اساسا عذرخواهي از مردم را براي خود عيب ميدانند.
شروع اين ماجرا از سوي برخي از منتقدان اصولگراي دولت كليد زده شد. دكتر احمد توكلي مدتها قبل در اين زمينه افشاگري و نامهنگاري كرده بود و بعد از آن بسياري از مطبوعات منتقد دولت پي ماجرا را گرفتند و سرانجام در شبكههاي اجتماعي اسناد و مداركي منتشر شد كه نشان ميداد بايد دولتيان به اين موضوع توجه كنند و اقدامي بايسته انجام دهند. اين كاركرد منتقد در جامعه، يكي از بهترين كاركردهايي است كه بايد به دنبال آن بود. نظامهاي اداري و اجرايي كارآمد با تخصيص بودجه و امكانات و دادن جايزه و پاداش، اقدام به شناسايي ضعفها و نارساييهاي خود ميكنند تا بر كارآيي و كارآمدي خود بيفزايند. در برخي از كشورها، دولت سايه با حضور حزب رقيب تشكيل ميشود تا بر كار دولت نظارت شود. «نظام پيشنهادها» و خريدن پيشنهادهاي فردي و گروهي خوب و تشكيل گروههاي «حل مساله» در سازمانها نيز بر همين اساس ايجاد شده است زيرا چه بسا مديران نتوانند بسياري از ضعفها و اشكالات كار خودشان را دريابند اما يك نفر كه از منظري ديگر به ماجرا نگاه ميكند، به آساني ضعفها را شناسايي كند و راهكار ارايه دهد. دقيقا به همين دليل است كه بايد منتقدان را ارج نهاد و انتقاد را نعمت و هديه دانست. تعبير ديني ما به نقد «هديه دادن» عيوب برادر مومن به اوست و اين زيباترين تعبيري است كه ميتوان براي انتقاد كردن به كار برد.
در برخي از روايات ائمه تاكيد شده كه اگر كسي عيبي را ببيند و به برادر مومنش نگويد به او خيانت كرده است و بايد در قيامت به خاطر همين خيانتش، پاسخگو باشد. مطابق تعاليم دين، مسوولان نظام بايد از كساني پيروي كنند كه با شلاق نقدي كه وارد ميكنند، آنان را ميگريانند زيرا ناصح و خيرخواه هستند و از كساني پيروي نكنند كه از سر تملق و چاپلوسي، حرفهايي براي خوشايند مديران ميزنند و شادشان ميكنند.
بايد سازوكار نظام اجرايي كشور به گونهاي باشد كه فسادي اتفاق نيفتد حتي اگر مديران اراده كنند و دلشان بخواهد. در عين حال در نظام حتي اگر كاملا اسلامي باشد، نميتوان انتظار داشت كه تخلفي اتفاق نيفتد. در واقع نظام اسلامي آن نظامي نيست كه در آن تخلفي اتفاق نميافتد بلكه نظامي است كه اگر در آن ظلمي بشود يا از قوانين تخلف صورت بگيرد يا از بيتالمال سوءاستفاده شود، با آن برخورد مناسب صورت ميگيرد. انتظاري كه از مسوولان داريم همين است كه سخن انتقادي و افشاگري را حتي اگر از زبان تندترين منتقدان آنان صادر شود، در هوا بقاپند و فورا براي اصلاح امور از آن استفاده كنند و با متخلفان حتي اگر از وابستگان به خودشان هم باشند، برخورد متناسب قانوني صورت گيرد.
همينجا مناسب است به يك مورد اشاره كنم كه در دولت قبل شاهد بوديم و رويه غلطي بود كه متاسفانه جريان داشت آن هم براي دفاع از متخلفان همخط و همسو در بالاترين رده سياسي.
احتمالا هنوز از خاطرهها نرفته است كه در پرونده معاون اول رييسجمهوري قبل، قوه قضاييه درصدد دستگيري و محاكمه وي بود اما رييسجمهوري قبل او را به مثابه خط قرمز خودش معرفي كرد و اجازه برخورد با وي را نداد. گفته ميشود وقتي مسوولان قضايي پيگير اين امر شدند و از رييسجمهوري خواستند كه معاون خودش را از كار بركنار كند تا دستگيري او منجر به تضعيف دولت نشود، وي تمامقد وارد ماجرا شد و نه تنها او را عزل نكرد و حمايت از وي را ادامه داد بلكه او را به كاري گماشت كه معنايي جز دهنكجي نداشت يعني تعيين معاون اول تحت تعقيب رييسجمهوري به عنوان رياست ستاد هماهنگي مبارزه با مفاسد اقتصادي! بعدها هم «نشان لياقت» به او داده شد تا حمايت از او كامل شده باشد.
خوشبختانه دولت دكتر روحاني نسبت به اين مقوله برخورد بدي نداشته است و فارغ از گرايش سياسي و همسويي افراد، به انتقادها توجه و با اين تخلفات برخورد كرده است. اين واقعيت را بايد در نظر گرفت كه فساد اقتصادي و مالي در دستگاههاي دولتي و قواي ديگر، براي كليت نظام زيانبار است و بسياري معتقدند كه دشمن نهايي انقلاب اسلامي در درون، همين پديده است.
*اعتماد - علی شکوهی
|