تاريخ انتشار: 08 ارديبهشت 1394 ساعت 16:39:09
نغمه هاى قرآنى در غزل هاى امام خمینى (س)

بررسی و جست وجو در سبک غزل هاى امام رحمه الله گونه ها و شاخه هاى چندى دارد که تتبّع در هر یک از آن ها، دفتر و مقالى جداگانه مى خواهد تا در همۀ ویژگى هاى شعرى آن  بزرگمرد روزگار ما، از جمال لفظ و کمال معنى و حدّت ذهن و ژرفایى دانش و عرفان  معظّم له پاسى گشوده شود و تحلیلى به عمل آید. اینک در این مقاله نمونه هایى اندک، برگرفته از مجموعه اشعار آن بزرگوار، به رسم عرض تکریم و سپاس عرضه مى شود تا مگر شیفتگان و دلباختگان کلام امام رحمه اللهکه هماره پروانه وار گرد شمع وجودش مى گشتند، در شعله هاى انفاس سوزان غزلش پر و بال بسوزند و دل را به نفحه هاى قرآنى به یادش بیفروزند.

بى هواى دوست اى جانِ دلم جانى ندارم           دردمندم عاشقم بى دوست درمانى ندارم

آتشى از عشق در جانم فکندى خوش فکندى         من که جز عشق تو آغازى و پایانى ندارم

عالم عشق است هر جا بنگرى از پست و بالا       سایۀ عشقم که خود پیدا و پنهانى ندارم[1]

که بیت اخیر اشارتى است به آیۀ شریفۀ:

«وَ لِلّٰهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّٰهِ»؛[2] و مشرق و مغرب از آنِ خدا است؛ پس به هر سو رو کنید آن جا (روى به) خدا است.

در دلم بود که آدم شوم اما نشدم                                 بى خبر از همه عالم شوم اما نشدم

بر در پیر خرابات نهم روى نیاز                                       تا به این طایفه محرم شوم اما نشدم

هجرت از خویش کنم خانه به محبوب دهم                   تا به اسماءْ معلَّم شوم اما نشدم[3]

در بیت اخیر تلمیحى به آیۀ 31 سورۀ بقره است که ترجمۀ آن این است:

خدا همۀ (معانى) نام ها را به آدم آموخت؛ سپس آن ها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: اگر راست مى گویید از اسامى این ها به من خبر دهید. گفتند: منزّهى تو! ما را جز آنچه (خود) به ما آموخته اى، هیچ دانشى نیست؛ تویى داناى حکیم.[4]

و در این غزل، به دنبال علم و هدایتى که جز از تعلیم بارى تعالى راه افاضه اى نیست، آرزوى امام این است که از «صفا» به سوى دار فنا راه یابد و به مرحلۀ تسلیم در برابر یار وفادار فایز گردد؛ چنان که در آیۀ زیر به آن اشاره شده است:

«اِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِاللّٰهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أوِاعْتَمَرَ فَلاَجُنَاحَ عَلَیْهِ أنْ یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإنَّ اللّٰهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ»؛[5] در حقیقت، صفا و مروه از شعایر خدا است (که یادآور او است) ؛ پس هر که خانۀ خدا را حج کند یا عمره گزارد، بر  او گناهى نیست که میان آن دو سعى به جا آورد؛ و هر که افزون بر فریضه کار نیکى کند، خدا حق شناس و دانا است. و این مضمون در بیت زیر به گونه اى آمده که از طریق ایهام، خواننده را با واژۀ «صفا» آشنا مى سازد:

از صفا راه بیابم به سوى دار فنا                          در وفا یار مسلّم شوم اما نشدم

گرچه در مصراع دوم بیت با تعبیر «یار مسلّم» یادآور مرتبۀ اسلام و تسلیم و وفادارى حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام است در آیۀ«فَلَمَّا أسْلَمَا وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ»؛[6] پس وقتى هر دو تن (ابراهیم و اسماعیل) تن در دادند و (ابراهیم) پسر را به پیشانى بر خاک افکند. و چقدر تعبیر عارفانۀ لطیفى است که در قرآن کریم اطاعت فرمان خدا از سوى ابراهیم و اسماعیل، به تعبیر «اسلام» و در معنى «تسلیم» بیان شده و این، مورد استفادۀ امام (س) در بیت یاد شده و با عبارت «یار مسلّم» قرار گرفته است.

در ابیات زیر، آمدن راهبران دل را شایستۀ استقبالى جانانه مى شناسد و برآن است که باید بلبلان شوق، صف زنان بر شاخ گل بشتابند؛ گلى که هجران ها کشیده و پاى در گِل آمده است و این را با تمثیلى قرآنى و بس مؤثر بیان مى دارد؛ آمدن «موسىِ حق» در پى «فرعون باطل» که رهسپار طور سینین است:

صف بیارایید رندان رهبر دل آمده                            جان براى دیدنش منزل به منزل آمده

بلبل از شوق لقایش پر زنان بر شاخ گل                 گل ز هجر روى ماهش پاى در گل آمده

طور سینا را بگو ایّام صعق آخر رسید                    موسى حق در پى فرعون باطل آمده[7]

 و ترنّم این ابیات، تبرّک آیات زیر را از قرآن کریم افاضه مى کند:

«وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ»؛[8] سوگند به کوه تین و زیتون و طور سینا.

«وَ نَادَیْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأیْمَنِ وَ قَرَّبْنَاهُ نَجِیّاً»؛[9] از جانب راست طور او را وعده دادیم و در حالى که با او راز گفتیم، او را به خود نزدیک  ساختیم.

«فَلَمَّا تَجَلّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّـاً وَ خَرَّ مُوسىٰ صَعِقاً»؛[10] پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریز ریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد.

و امام بارها در تعابیر خود به مرحلۀ «صعق» و «اندکاک» انسانى و استغراق در فیض ربّانى اشاره فرموده اند. نجواى سرّى حق با بندۀ خاص خود صورت نگیرد مگر با صعق و اندکاک جبل هستى و در مقطع همین غزل خطاب به سرنشینان کشتى نوح و پیروان این پیامبر که به فرمان خدا از غرقاب دریاى مصایب رهایى یافته اند، چنین بشارت مى دهد:

غم مخور اى غرق دریاى مصیبت غم مخور        در نجاتت نوح کشتیبان به ساحل آمده[11]

و با ظرافت و استادى تمام، از این آیه مستفید مى گردند:

«فَکَذَّبُوهُ فَأنْجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ فِى الْفُلْکِ»؛[12] پس او را تکذیب کردند و ما او و کسانى را که با وى در کشتى بودند، نجات دادیم.

در دیوان امام به غزلى بر مى خوریم که «محراب اندیشه» عنوان یافته؛ مطلع آن این  است:

 باید از آفاق و انفس بگذرى تا جان شوى      وانگه از جان بگذرى تا در خور جانان شوى[13]

 و این غزل دعوتى است به سیر و اندیشه در آفاق و انفس و جانبازى در راه حق تعالى و در این سلوک، باید که از جان گذشت تا ملکوت آسمان ها و زمین را بر تافت و در محراب جمال و جلال الهى و بندگى و نیایش ایستاد:

 کى توانى خواند در محراب ابرویش نماز    قرن ها باید در این اندیشه سرگردان شوى[14]

 و با دقت در واژه ها و مفاهیم این ابیات، آیات زیر به ذهن متبادر مى شود:

1. «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِى الاْفَاقِ وَ فِى أنْفُسِهِمْ حَتّىٰ یَتَبَیَّنَ أنَّهُ الْحَقُّ»؛[15]

2. «وَ کَذٰلِکَ نُرِى إبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمٰوَاتِ وَالْأرْضِ»؛[16]

و این گونه ملکوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم.

3. «اِنْفِرُوا خِفَافاً وَ ثِقَالاً وَ جَاهِدُوا بِأمْوَالِکُمْ وَ أنْفُسِکُمْ فِى سَبِیلِ اللّه  ذٰلِکُمْ خَیْرٌلَکُمْ إنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛[17] سبک بار و گران بار بسیج شوید و با مال و جانتان در راه خدا جهاد کنید؛ اگر بدانید، این براى شما بهتر است.

و در پایان غزل، در این سیر و سلوک و مجاهده در راه خدا، صراط مستقیم و ره عشق از براى آدمى آشکار مى گردد و از شوق لقاى حق، پروانه وار خود را به شرار عشق الهى مى سپارد:

 این ره عشق است و اندر نیستى حاصل شود     بایدت از شوق پروانه شوى بریان شوى[18]

 در ابیات زیر از غزل هاى امام:

 هر طرف رو کنم تویى قبله                     قبله! قبله نما نمى خواهم[19]

بر در میکده و بتکده و مسجد و دیر           سجده آرم که تو شاید نظرى بنمایى[20]

 مضمون آیۀ شریفۀ 115 از سورۀ بقره جلوه گر است:

«وَ لِلّٰهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّٰهِ إنَّ اللّه  وَاسِعٌ عَلِیمٌ»؛[21] پس به هر سو رو کنید آن جا روى (به) خدا است؛ آرى خدا گشایشگر و دانا است.

در غزلى که عنوان «رخ خورشید» گرفته سراسر عالم، نور طور یافته است و دردا که اگر پردۀ اسرار روزى بیفتد، آنچه در خرقه مستور است فاش خواهد گردید!

 عیب از ما است اگر دوست ز ما مستور است   دیده بگشاى که بینى همه عالم طور است

یا رب این پردۀ پندار که در دیدۀ ماست       باز کن تا که ببینم همه عالم نور است

واى اگر پردۀ اسرار بیفتد روزى                 فاش گردد که چه در خرقۀ این مهجور است[22]

 که این ابیات به ترتیب پیام هایى است برگرفته از آیات زیر:

1. «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللّٰهُ لَهُ نُوراً فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ»؛[23] و خدا به هر کس نورى نداده باشد، او را هیچ نورى نخواهد بود.

2. «اللّٰهُ نُورُ السَّمٰوَاتِ وَ الْأرْضِ»؛[24] خدا نور آسمان ها و زمین است.

3. «یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرَ»؛[25] آن روز که رازها (همه) فاش شود.

و در بیت زیر:

 اى نار فراق بر تو گلشن            شد برد و سلام از تو آذر[26]

 نمایه اى از مفاد آیۀ 69 از سورۀ انبیاء مى بینیم:

«قُلْنَا یَا نَارُ کُونِى بَرْداً وَ سَلاَماً عَلَى إبْرَاهِیمَ»؛[27] گفتیم اى آتش! بر ابراهیم سرد و بى آسیب باش.

کتاب نامه

1. قرآن مجید، ترجمه محمدمهدى فولادوند، دار القرآن الکریم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى.

2. دیوان امام، امام خمینى، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1372 ش.

منبع: امام خمینى و اندیشه ‏هاى اخلاقى ـ عرفانى، مقالات عرفانى(2)، کنگرۀ اندیشه‏ هاى اخلاقى ـ عرفانى امام خمینى(ره)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 155-160

[1] دیوان امام، ص 150. [2] بقره (2): 115. [3] دیوان امام، ص 145. [4] بقره (2): 31 ـ 32. [5] بقره(2): 158. [6] صافّات (37): 103. [7] دیوان امام، ص 178. [8] تین (95): 1 ـ 2. [9] مریم (19): 52. [10] اعراف (7): 143. [11] دیوان امام، ص 178. [12] اعراف (7): 64. [13] دیوان امام، ص 185. [14] همان. [15] فصّلت (41): 53. [16] انعام (6): 75. [17] توبه (9): 41. [18] دیوان امام، ص 185. [19] همان، ص 160. [20] همان، ص 186. [21] بقره (2): 115. [22] دیوان امام، ص 52. [23] نور (24): 40. [24] نور (24): 35. [25] طارق (86): 9. [26] دیوان امام، ص 290. [27] انبیاء (21): 69.

  تعداد بازديدها: 1675
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=64572
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.