تاريخ انتشار: 22 فروردين 1394 ساعت 14:51:04
ناگفته هایی از زندگی امام خمینی (س)

حجت الاسلام والمسلمین محمد علی رحمانی در ترسیم بستر تربیتی ایشان به سه محور خانواده، محیط تربیتی حاکم و اساتید ایشان اشاره کرد و به جماران گفت: خانواده امام (س)، خانواده با عظمتی بودند. اساتید بزرگی داشتند که میراث آن عصر بودند و از نظر علمی، سیاسی و درک اجتماعی جایگاه والایی داشتند. اساتید ایشان از نظر عرفانی، بی نظیر و کم نظیر، زمان شناس و در ابعاد عرفانی، سرآمد زمانه خود بودند.

وی در تبیین جایگاه خانوادگی امام خمینی (س)خاطرنشان کرد: آبا و اجداد امام از سلسله علمای آگاه، مجاهد و مورد اعتماد مراجع شیعه بودند که آن ها را برای تبلیغ به این سو و آن سو می فرستادند؛ چنانکه سید احمد، جد اعلای امام به درخواست مردم  از نجف به خمین آمدند و در آنجا اقامت گزیدند. حاج آقا مصطفی، پدر امام، از علمای بزرگی بود که در جریان قدرت گیری خوانین در برابر تجاوزات و اوضاع حاکم در آن زمان ایستاد و به همین دلیل به شهادت رسید. حضرت امام (س) در هنگام شهادت پدرش، کتراز 5 ماه داشتند. اجداد امام (س) از علما بوده و پدرشان اجتهاد داشتند و اساتید بزرگی را درک کرده بودند.

رحمانی درباره مراحل علم آموزی و اساتید امام اظهار کرد: حضرت امام (س) پیش از ورود به حوزه علمیه از درون خانواده با ادبیات آشنا شد. نزد شیخ جعفر و سپس میرزا محمود افتخارالعلما که از رجال علمی معروف و از شاگردان علما و مراجع بزرگ نجف بود، آموزش دید. بخشی از مقدمات را نزد دایی خود، حاج میرزا محمد مهدی، خواند و منطق را از میرزا رضا نجفی، شوهر خواهرش، فراگرفت و اساتید مبرزی در منطق، خط و عروض داشت. منطق ، مطول و سیوطی و خط را نزد برادر بزرگش آیت الله پسندیده فرا گرفت. همچنین از محضر آیت الله حائری در علم اصول بهره گرفت. امام (س) پس از اقامت در قم، نزد مرحوم میرزا محمدعلی، یکی از مهم ترین ادیبان قم، ادبیاتش را تکمیل کرد و بعد به خدمت آیت الله سید محمد تقی خوانساری، از علمای بزرگ و چهره های مبارز در برابر انگلستان رسید. از دیگر اساتید امام (س)، می توان به سید علی یثربی اشاره کرد.

وی افزود: امام (س) هنوز سنی نداشت که به عنوان یک استاد برجسته و شاخص در قم بروز و ظهور کرد و خود به یکی از اساتید بزرگ حوزه علمیه قم تبدیل شد و با طی دوره های مختلف علمی، سرشار از معارف گوناگون شد و از نظر عرفانی، دینی، فلسفی و سیاسی به اوج رسید.

عضو مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: امام خمینی (س) جریان تبعید عده ای از علمای بزرگ شیعه از عراق به ایران و حوادث گذشته و آینده را تحلیل می کرد و با کوله باری عظیم، وارد کوران مبارزات شد. امام (س) به عنوان اسلام مجسم و مجسمه عدالت، در محضر اساتیدی بزرگ و شجاع به تربیت دینی و علمی رسید. خود نیز شخصیتی شجاع بود. زمانی که رضاخان به قدرت رسید و وارد مبارزه با حوزه علمیه شد، امام به مقابله برخاست. امام (س) در یک رباعی چنین می سراید: 

از جور رضا شاه کجا داد کنیم / زین دیو بر که ناله بنیاد کنیم؟

آن دم که نفس بود ره ناله ببست /اکنون نفسی نیست که فریاد کنیم(دیوان امام)

رحمانی تصریح کرد: ایشان با آگاهی کامل و با اعتقاد، کتاب معروف «کشف اسرار» را نوشت که در واقع تئوری حکومت اسلامی به عنوان طرح اولیه ولایت فقیه و حکومت اسلامی بود و با تکمیل معارف الهی، و حکمت و فلسفه، تفسیر و فقه آماده شد تا به داد اسلام برسد؛ زیرا همواره حق خواه و حق طلب بود. خداوند هم ایشان را یاری  کرد تا در مقابل انحرافات آن عصر و نظام وابسته قد علم کند و زمینه را برای انقلاب فراهم سازد.

وی با توجه به بزرگداشت بانوی انقلاب، همسر گرامی امام خمینی (س)، به تبیین نقش بانوی انقلاب پرداخت و گفت: این بانو از یک خانواده بزرگ علمی بود. پدر بزرگوارشان جزء علمای مبرز و از مفاخر شیعه بودند. خود این بانو هم تحصیل کرده و در همه زمینه ها همراه امام بودند. خانم ثقفی پیش از ازدواج با حضرت امام (س) زبان فرانسه را فرا گرفته بودند. امام (س) هم به خواست خود خانم ثقفی، به ایشان ادبیات درس می دادند و ایشان تا بخشی از شرح لمعه را نزد امام (س) خوانده بود. این خانم علاوه بر داشتن تحصیلات جدید با تحصیلات حوزوی هم آشنا بود. در همه مراحل از جمله تربیت اولاد، تبعید و زندان رفتن امام، حفظ اسرار امام (س) و مراقبت از ایشان انواع سختی ها را تحمل می کردند و می فرمودند در طول دورانی که بر ما گذشت، در همه شرایط کنار هم بودیم و مسائل یکدیگر را تحمل می کردیم.

رحمانی افزود: بنده از زبان خانم شنیدم که ما با امام (س) در همه زمینه ها توافق داشتیم و اگر گاهی اختلاف نظر بود؛ من فرصت داشتم توضیح دهم و امام (س) هم استدلال می کردند و به تصمیم مشترکی می رسیدیم و اقدام می کردیم. ایشان می فرمودند امام (س) به من می گفت از اول زندگی فقط مراقب باشید که در زندگی و در مجموعه خانواده مان گناه اتفاق نیفتد؛ لذا در منزل  امام (س) غیبت و تهمت نبود. اصلاً کسی به خودش اجازه نمی داد در مورد زندگی دیگران قضاوت کند. امام (س) می فرمودند ما خود به اندازه کافی حرف برای گفتن داریم، از دیگران صحبت نکنید.

وی خاطرنشان کرد: ایشان هم از نظر عبادی یار امام (س) بود و هم از نظر همراهی ایشان در سختی های زندگی و هم از نظر تربیت فرزندان امام (س) را در همه مراحل یاری می فرمودند. وقتی امام در تبعید بودند، نگرانی نداشتند؛ زیرا می دانستند فرزندانشان در ظل و سایه هدایت یک بانوی عالمه، فاضله، فهیمه و آشنا به نحوه زندگی هستند.

رحمانی افزود: به عقیده بنده، نقش همسر امام و فرزندانی که این همسر تربیت کرده بود؛ در راستای اهداف انقلاب پررنگ است. حاج آقا مصطفی جوانی اش را در راه اسلام و انقلاب گذاشت. مرحوم امام (س) به حاج حسن آقا فرمودند: «حسن جان، پدرداری را از پدرت یاد بگیر.» این نهایت رضایتی است که امام از فرزند والاتبارشان حاج احمد آقا داشتند. حاج خانم خودشان به من فرمودند که یک بار من در نجف کمی با حاج آقا مصطفی تندی کردم. بعد که حاج آقا مصطفی دست مرا بوسیدند، طلب بخشش کردند و بیرون رفتند؛ امام از پشت کتاب هایی که مطالعه می کرد بلند شد، کنار من نشست و دستم را گرفت و فرمود چقدر به من علاقه و باور داری؟  گفتم حد و حصری برایش نیست. فرمود پس  اگر من چیزی بگویم باور می کنی. می دانی امروز مصطفی به چه جایگاهی رسیده است؟ این فرزند من و شما، امروز از نظر علمی از من که پدرش هستم بالاتر است. از نظر تعبد، دیانت و اخلاق از ما پیشی گرفته است و از نظر تقرب به خدا، روح کاملی پیدا کرده است. پس هر چقدر به من احترام می کنی؛ به خاطر محبت و علاقه به من، باید به مصطفی بیشتر از آن احترام کنی. این جایگاه جایگاه کمی نیست؛ آن هم از زبان امامی که هرگز مبالغه نمی کرد و از کسی تعریف نابجا نمی کرد. خانم می فرمودند من از آن روز دیگر صدایم را روی مصطفی بلند نکردم. بدین ترتیب همسر و فرزندان امام (س) همواره در کنار امام (س) و در خط امام (س) بودند.

  تعداد بازديدها: 1883
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=64325
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.