شهید نواب صفوی؛فدائی اسلام بیست و هفتم دی ماه، سالروز شهادت سید مجتبی میرلوحی معروف به «نواب صفوی» رهبر «جمعیت فدائیان اسلام» است. جمعیت فدائیان اسلام از گروههای مبارز علیه رژیم ستم شاهی بود که پس از شهریور 1320 به عنوان واکنش طبیعی بخشی از روحانیون و متدینین مذهبی جامعه به ناملایمات و ناهنجاریهای جامعه با هدف پاسداری از هویت اسلامی خویش، به رهبری سیدمجتبی نواب صفوی پایهگذاری شد و خاستگاه اجتماعی آن عمدتاً از میان مردم و جوانان مومن به اسلام و طبقات متوسط و پائین، شکل گرفت. این گروه به فاصله اندکی از تاریخ شکلگیری خود اعتقاد به مبارزه مسلحانه پیدا کرد و با اعدام انقلابی برخی از عوامل منحرف و کارگزاران رژیم پهلوی در کشور مطرح شد.
سید مجتبی نواب صفوی در سال 1303 در محله خانی آباد تهران دیده به جهان گشود. وی از طرف مادر به سادات دُرچه اصفهان و از طرف پدر به سادات میرلوحی منتسب بود. پس از سپری نمودن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، رهسپار حوزه علمیه نجف اشرف شد و در آنجا علاوه بر اشتغال به تحصیل علوم دینی، با علما و بزرگان حوزه روابط مناسبی برقرار کرد. در این زمان اوضاع ایران حالت ویژهای داشت و با اینکه رضاخان قلدر سقوط کرده بود، ولی سیاستهای وی در راه مبارزه با دین و ارزشهای اسلامی همچنان پیگیری میشد و برخی جریانها و افراد به شدت علیه دین و ارزشهای اسلامی فعالیت میکردند.
یکی از افرادی که در آن دوره فعالیت گستاخانه و وسیعی علیه دین داشت و به دینستیزی و تبلیغ علیه ارزشهای اسلامی میپرداخت، احمد کسروی بود که با نوشتن کتابهایی همچون «شیعیگری»، «صوفیگری»، «بهائیگری»، «مادی گری»، و... به دین، ارزشهای دینی و مقدسات اسلامی مردم حمله میکرد. نواب پس از آگاهی از اقدامات دینستیزانه کسروی و اطلاع از این مطلب که تعدادی از علمای وقت وی را مهدورالدم اعلام کردهاند، با نیمه کاره رها کردن تعالیم دینی دراواخر سال 1323 به منظور صیانت از اصل دین از نجف به تهران بازگشت و در برقراری رابطه با کسروی، او را از توهین به شیعه و مبارزه با دین و مقدسات مردم برحذر داشت. کسروی به این درخواست بیاعتنایی کامل کرد و در عمل نشان داد که قصد کنار نهادن رویه ضد دینی خود را ندارد.
نواب صفوی در نخستین مرتبه، خود اقدام به اعدام انقلابی احمد کسروی کرد که وی زخمی شد و جان سالم بدر برد، اما در مرتبه دوم یکی از یاران نواب، کسروی را به هلاکت رساند و به این ترتیب آغاز فعالیت جمعیت فدائیان اسلام بر سر زبانها افتاد. با آغاز جنبش ملی شدن صنعت نفت، جمعیت فدائیان اسلام به این جنبش پیوست و یکی از عوامل موثر در پیروزی این جنبش بود. از جمله اقدامات موثر جمعیت فدائیان اسلام در جنبش ملی شدن صنعت نفت، اعدام انقلابی «رزم آرا» نخستوزیر شاه و مهره سرسپرده بیگانگان در حکومت پهلوی بود که مانع بزرگی در راه پیروزی جنبش به شمار میرفت.
مصدق که پس از پیروزی جنبش صنعت نفت به نخست وزیری رسید، راه بیوفایی و پشت کردن به آرمانهای نهضت و گروههای موثر در پیروزی را در پیش گرفت که این مسیر اشتباه در نهایت به زندانی شدن نواب و شکست کامل نهضت منجر شد و با کودتای آمریکایی 28 مرداد، شاه مجدداً بر اریکه قدرت تکیه زد و ضمن برکناری مصدق، عزم خود را برای نابودی جمعیت فدائیان اسلام و کلیه افراد و گروههایی که در پیروزی نهضت ملی شدن نفت موثر بودند، جزم کرد.
نواب پس از آزادی از زندان، به موضعگیری و مبارزه علیه رژیم کودتایی شاه ادامه داد و با سفر به کشورهای فلسطین، اردن، سوریه، عراق و همچنین مصر، علاوه بر رهبری جنبش مسلحانه علیه رژیم فاسد شاه، تحرک و پویایی جنبشهای جهان اسلام در مبارزه با استعمار پیگیری کرد و گامهای موثری در این زمینه برداشت.
سید مجتبی نواب صفوی سرانجام پس از سالها مبارزه علیه استبداد و استعمار در 27 مرداد 1334 توسط دژخیمان رژیم پهلوی به همراه سه تن از یاران وفادارش به چوبه اعدام بسته شد و تیرباران گردید. با شهادت «نواب»، جنبش اسلامی، انقلابی و مسلحانه «فدائیان اسلام» از هم پاشید و بسیاری از یاران وی دستگیر و زندانی شدند، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یاران نواب صفوی بار دیگر دور هم جمع شدند و «جمعیت فدائیان اسلام» را اداره میکنند. منبع: جمهوری اسلامی
|