تاريخ انتشار: 03 آذر 1393 ساعت 21:11:49
مثنوی "جان به کف" سروده ی علی اکبر پورسلطان(مهاجر) در توصیف بسیجی

بسیجی سلحشور و بی ادعاست

نیازش ز ما التماس دعاست

 

بسیجی چنان کوه ایمان بُود

بهشتی است، کاین سوی مهمان بُود

 

بسیجی اگر حاصل کربلاست

دمادم خریدار اوج بلاست

 

بسیجی که دل بر خدا بسته است

ز بیداد نامحرمان خسته است

 

بسیجی بُود شیر روبه شکار

توکل ندارد بجز کردگار

 

بسیجی همان نامی بی نشان

به عشق نبی (ص) دل بریده ز جان

 

بسیجی خمینی(ره) صفت آمده

به دنیای رنگ و ریا پا زده

 

بسیجی ندارد قرابت به نفس

مدیدی است این فتنه را کرده حبس

 

بسیجی بُود حافظ دین ما

شکوه نمادین آیین ما

 

بسیجی بُود رستم داستان

عیان است و افسانه را داده جان

 

بسیجی اَبَر فخر مام وطن

کند مامنِ خصم را ریشه کن

 

بسیجی که خود زاهد و عابد است

نکوهش گر جابر و فاسد است

 

بسیجی چو حق است بر باطل است

میان ستمکار و ما حائل است

 

بسیجی کلان پاسدار حجاب

دعایش شود نزد حق مستجاب

 

بسیجی که همناله با زینب(س) است

مقیّد به ذکر و نماز شب است

 

بسیجی ستاند نقاب از نفاق

که دارد چنین هوشمندی سراغ ؟

 

بسیجی مطیع و ولایت مدار

همی جان به کف باشد این سربدار

 

بسیجی چنان بود و اینگونه است

حرامی چشیده ازو ناز شصت

 

بسیجی بُود تحت الطاف یار

مهاجر تو قدرش همی زنده دار

1380/9/25 – دمشق

  تعداد بازديدها: 7877
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=62615
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.