بهرهاي از انديشههاي امام خميني (ره) درباره فلسفه و آثار گريه و مرثيه براي حضرت سيدالشهدا (ع) در متون روايي اسلام و در حد تواتر، از پيشوايان معصوم(ع) ضرورت عزاداري براي حضرت امام حسين(ع) مورد توجه قرار گرفته و به صورت امري مستحبي و با تأكيد و تعيين پاداشهاي بزرگ الهي به انجام آن دستور داده شده است، تا آنجا كه حتي براي "تباكي" كه خودرا شبيه به گريستن و عزادار بودن درآوردن است، اثر و ثواب مشخص گرديده است.
علت اين همه سفارش و پاداش اين است كه پيشوايان معصوم(ع) خواستهاند به اين وسيله نام و ياد حضرت سيدالشهدا(ع) زنده بماند و ارزشهاي والاي نهفته در نهضت عاشورا استمرار يابد و اهداف مقدس حسيني توسط مسلمين در همه اعصار و زمانها و در تقابل با بدعت، تحريف، ظلم و جور و هر نوع تباهي تعقيب گردد و راه آزادگي و حريت براي هميشه گشوده بماند.
وقتي اهداف نهضت عاشورا بر محمل اشك و آه و عزاي آگاهانه و جهتدار بنشيند، حركت و حماسه حسيني بيشتر و مستحكمتر دوام و بقا مييابد و در بستر زمان جاري ميشود. زيرا "عقل و منطق" آنگاه كه با "احساس و عاطفه" بياميزد، حاصلي چون"شعور"و "شور" به ارمغان ميآورد و از همين جاست كه گريستن در عزاي امام حسين(ع) جنبه ها و آثار ارزشمند اجتماعي و سياسي خود را ظاهر ميسازد و در هر عصر و زمانهاي "استعمار" و "استبداد" را نشانه ميرود و به مبارزه مستمر با سيطره جويان و زورمندان گريز از حقيقت دين ميپردازد.
اين هدفمنديها و ثمرات در عزاداريها، با آنچه امروز با آن مواجه هستيم سازگاري ندارد و اين خطري است كه ما را به شدت تهديد ميكند و اگر به طور صحيح و با برنامهريزي و تلاشهاي آگاهانه به مقابله با آن نپردازيم، بيترديد عزاداريها از محتواي اصيل تهي ميشوند. نقش رسانهها به ويژه رسانه ملي در اين مجاهدتها بر كسي پوشيده نيست و قصور و كوتاهي آن توجيه پذير نميباشد.
براي تسريع در حركت و تلاش سازنده براي احياي مجدد آثار عزاداريها، انديشههاي امام خميني بهترين الگو و راهنما ميباشد و به همين منظور توجه عميق در گزيدهاي از اين افكار و رهنمودها را ضروري ميدانيم.
***
- همه بايد بدانيم كه آنچه موجب وحدت بين مسلمين است اين مراسم سياسي مراسم عزاداري ائمه اطهار و بويژه سيدمظلومان و سرور شهيدان حضرت ابيعبداللهالحسين عليهالسلام است.
- سفارش اكيد ائمة مسلمين عليهم السلام بر اقامة عزاي سيد مظلومان تا آخر ابد و فرياد مظلوميت آل بيت رسولالله صليالله عليه و آله و ظالميت بني اميه عليهم لعنهالله با آن كه بنياميه منقرض شدهاند، فرياد مظلوم بر سر ظالم است. و اين پرخاش و فرياد بايد زنده بماند و بركاتش امروز در ايران در جنگ با يزيديان واضح و ملموس است.
خداي عالم چون ديد بناي دين را ماجرا جويان صدر اول متزلزل كردند و جز چند نفر معدودي بجا نماند حسين بن علي را برانگيخت و با جانفشاني و فداكاري ملت را بيدار كرد و ثوابهاي بسيار براي عزاداران او مقرر كرد تا مردم را بيدار نگه دارند و نگذارند اساس كربلا كه پايهاش بر بنيان كندن پايههاي ظلم و جور و سوق مردم به توحيد و معدلت بود كهنه شود. با اين حال لازم است كه براي عزاداري كه شالودهاش بر اين اساس ريخته شده چنين ثوابهائي مقرر شود كه مردم با هر فشار و سختي هم هست از آن دست بر ندارند و گرنه با سرعت برق زحمتهاي حسين بنعلي را هم پايمال ميكردند كه به پايمال كردن آن زحمتهاي پيغمبر اسلام و كوششهائي كه براي تاسيس اساس تشيع كرده بود به كلي پايمال ميشد. پس فرضا كه مزدهائي را كه خدا ميدهد در مقابل سودي باشد كه از عمل بدست ميآيد سودي كه از اين عمل به دست آمده و ميآيد بقاء دين حق و اساس تشيع است كه سعادت دنيا و آخرت جهانيان بسته به آن است و با نظر به وضعيت شيعه در آن زمان و فشارهاي گوناگون از مخالفان علي بن ابيطالب به پيروان او قيمت اين عمل بيش از آنست كه به تصور ما در آيد و خداي جهان براي آنها ثوابها و مزدهائي تهيه فرموده كه هيچ چشمي نديده و گوشي نشنيده واين كمال عدالت است.
- اين خون سيدالشهداست كه خونهاي همه ملتهاي اسلامي را به جوش ميآورد و اين دستجات عزيز عاشورا است كه مردم را به هيجان ميآورد و براي اسلام و براي حفظ مقاصد اسلامي مهيا ميكند در اين امر سستي نبايد كرد.
- حق پيروز است حق پيروز است منتها ما رمز پيروزي را بايد پيدا بكنيم كه رمز پيروزي ما چه بوده است و رمز بقاي شيعه در اين طول زمان، از زمان اميرالمؤمنين سلامالله عليه تا حالا، در زمانهائي كه شيعه جمعيتش كم بوده است، ناچيز بوده است. حالا الحمدالله زياد است اما آنوقت كم بوده نه اينكه زياد در مقابل ديگران. رمز بقاي اين مذهب و بقاء ممالك اسلامي، ممالك شيعي بايد ببينيم چه بوده است، ما آن رمز را بايد حفظش بكنيم. يكي از رمزهاي بزرگي كه بالاترين رمز است قضية سيدالشهداست... بايد اين رمز را حفظ بكنيم اين مجالسي كه در طول تاريخ بر پا بوده است و با دستور ائمه عليهمالسلام اين مجالس بوده است. خيال نكنند بعضي از اين جوانهاي ما كه اين مجالس، مجالسي بوده است كه گريه در آن بوده است حالا ما بايد گريه ديگر نكنيم. اين يك اشتباهي است كه ميكنند.
- اساسي كه همه چيز را تا حال نگه داشته او بوده، پيغمبر(ص) هم فرمود كه"انا من حسين" يعني ديانت را او نگه ميدارد و اين فداكاري، ديانت اسلام را نگه داشته است و ما بايد نگهش داريم.
اين جوانها توجه ندارند البته يك دستهاند و تزريق به اينها شده از اشخاصي كه ميخواهند نباشد. اينها از اساس ميخواهند روضه را از بين ببرند كه روضهخواني است كه عواطف مردم را همچو تهييج ميكند كه بر همه چيز حاضرند. وقتي مردم ديدند كه سيدالشهداء جوانهايش را آنطور قطعه قطعه كردند و آنطور جوانهاي خودش را داد، براي مردم آسان ميشود كه جوان بدهند و ما با اين حس شهادت دوستي اين معني را ملت ما پيش برد و رمز همين معنائي بود كه از كربلا منعكس شده به همه جهاتي كه ما داشتيم، به همه ملت ما، و همه آرزوي شهادت ميكردند، همان شهادتي كه سيدش سيدالشهداءبود و اينها نميفهمند كه اينجاست كه نگه داشته است، آنهائي كه ميفهمند تزريق ميكنند و ديگران را گول ميزنند.
- روضة سيدالشهداء براي حفظ مكتب سيدالشهدا است. آن كساني كه ميگويند روضه سيدالشهداء را نخوانيد، اصلاً نميفهمند مكتب سيدالشهداء چه بوده و نميدانند يعني چه، نميدانند اين گريهها و اين روضهها حفظ كرده اين مكتب را. الان هزار و چهار صد سال است كه با اين منبرها بااين روضهها و با اين مصيبتها و با اين سينهزنيها ما را حفظ كردهاند، تا حالا آوردهاند اسلام را. اين عده از جوانهايي كه اينطور نيست كه سوءنيت داشته باشند، خيال ميكنند ما حالا بايد حرف روز بزنيم. حرف سيدالشهداء حرف روز است، هميشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سيدالشهداء آورده است دست ماها داده و سيدالشهداء را اين گريهها حفظ كرده است،مكتبش را ، اين مصيبتها و داد و قالها حفظ كرده، اين سينهزنيها و اين دستجات و - عرض ميكنم - اينها حفظ كرده. اگر فقط مقدسي بود و توي اطاق و توي خانه مينشست براي خودش و هي زيارت عاشورا ميخواند و تسبيح ميگرداند نمانده بود چيزي. هياهو ميخواهد، هر مكتبي هياهو ميخواهد، بايد پايش سينه بزنند، هر مكتبي تا پايش سينه زن نباشد تا پايش گريهكن نباشد تا پايش توي سر و سينهزدن نباشد، حفظ نميشود. اينها اشتباه ميكنند ، بچهاند اينها، نميدانند كه اين نقش روحانيت و نقش اهل منبر چه هست در اسلام، خودتان هم شايد خيلي ندانيد. اين نقش يك نقشي است كه اسلام را هميشه زنده نگه داشته، آن گلي است كه هي آب به آن ميدهند زنده نگه داشته اين گريهها زنده نگه داشته مكتب سيدالشهداء را . اين ذكر مصيبتها زنده نگه داشته مكتب سيدالشهداء را. ما بايد براي يك شهيدي كه از دستمان ميرود علم بپا كنيم نوحهخواني كنيم، گريه كنيم، فرياد كنيم، ديگران ميكنند ديگران فرياد ميزنند وقتي يكي از آنها كشته بشود، فرض كنيد كه از يك حزبي يكي كشته بشود ميتينگها ميدهند، فريادها ميكنند. اين يك ميتينگ و فريادي است براي احياء مكتب سيدالشهداء و اينها ملتفت نيستند، توجه ندارند به مسائل، همين گريهها نگه داشته اين مكتب را تا اينجا و همين نوحهسراييها، همينهاست كه ما را زنده نگه داشته، همين هاست كه اين نهضت را پيش برده، اگر سيدالشهداء نبود، اين نهضت هم پيش نميبرد، سيدالشهداء همه جا هست "كل ارض كربلا" همه جا محضر سيدالشهدا است، همه منبرها محضر سيدالشهداست، همه محرابها از سيدالشهداست... امام حسين نجات داد اسلام را، ما براي يك آدمي كه نجات داده اسلام را و رفته و كشته شده هي سكوت كنيم؟ ما هر روز بايد گريه كنيم، ما هر روز بايد منبر برويم براي حفظ اين مكتب، براي حفظ اين نهضتها، اين نهضتها مرهون امام حسين سلاماللهعليه هست.
از اين هماهنگتر چه؟ شما در كجا سراغ داريد كه يك ملتي اينطور هماهنگ بشود؟ كي اينها را هماهنگ كرده؟ اينها را سيدالشهداء هماهنگ كرده است. در تمام كشورهاي اسلامي، ملتهاي اسلامي در روز عاشورا و تاسوعا و مثلا هشتم و چندم اين دستجات با آن عظمت، با آن محتوا همه جا، كي ميتواند يك همچنين اجتماعي درست كند؟ در كجاي عالم شما سراغ داريد كه اين مردم اينطور هماهنگ باشند، برويد هندوستان همين بساط، برويد پاكستان همين بساط، برويد اندونزي همين بساط، برويد عراق همين بساط، برويد افغانستان، هر جا برويد همين بساط، كي اينها را هماهنگ كرده؟ اين هماهنگي را از دست ندهيد.
در اين مجالس عزا و سوگواري و نوحهسرائي براي سيد مظلومان و اظهار مظلوميت يك كسي كه براي خدا و براي رضاي او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا كرده است، اينطور ساخت جواناني را كه ميروند در جبههها و شهادت را ميخواهند و افتخار به شهادت ميكنند و اگر شهادت نصيبشان نشود مثاتر ميشوند و آنطور مادران را ميسازد كه جوانهاي خودشان را از دست ميدهند و باز ميگويند باز هم يكي دو تا داريم. اين مجالس عزاي سيدالشهداست و مجالس دعا و دعاي كميل و ساير ادعيه است كه ميسازد اين جمعيت را اينطور و اساس را اسلام از اول بنا كرده است، به طوري كه با همين ايده و با همين برنامه به پيش برود.
- حالا يك دستهاي آمدهاند ميگويند كه نه، ديگر روضه نخوانيد. نميفهمند اينها كه روضه يعني چه، اينها ماهيت اين عزاداري را نميدانند چيست. نميدانند كه اين نهضت امام حسين آمده تا اينجا، تا اين نهضت را درست كرده، اين تابع، اين يك شعاعي است از آن نهضت، نميدانند كه گريه كردن بر عزاي امام حسين، زنده نگه داشتن نهضت و زنده نگه داشتن همين معنا كه يك جمعيت كمي در مقابل يك امپراطوري بزرگ ايستاد. مقابل يك امپراطوري بزرگ ايستاد و "نه" گفت هر روز بايد در هر جا اين "نه" محفوظ بماند و اين مجالسي كه هست، مجالسي است كه دنبال همين است كه اين "نه" را محفوظ بدارد. بچهها و جوانهاي ما خيال نكنند كه مساله، مساله ملت گريه است، اين را ديگران القاءكردند به شماها كه بگوئيد ملت گريه. آنها از همين گريهها ميترسند براي اينكه گريهاي است كه گريه بر مظلوم است فرياد مقابل ظالم است، دستههائي كه بيرون ميآيند مقابل ظلم هستند، قيام كردهاند.
- در آنوقت [در زمان رضاخان] يكي از حرفها كه هي رايج بود ميگفتند: ملت گريه، براي اينكه مجالس روضه را از دستشان بگيرند. اينكه همه مجالس روضه را آنوقت تعطيل كردند، آن هم به دست كسي كه خودش در مجالس روضه ميرفت و آن بازيها را در ميآورد. قضيه مجلس روضه بود يا از مجلس روضه آنها يك چيز ديگر ميفهميدند و آن را ميخواستند از بين ببرند؟ قضيه عمامه و كلاه بود يا از عمامه يك چيز ديگري آنها ميفهميدند و روي آن ميزان عمامه را با آن مخالفت ميكردند؟ آنها فهميده بودند كه از اين عمامه يك كاري ميآيد كه نميگذارد اينها آني را كه ميخواهند عمل كنند و از اين مجالس عزاداري يك كاري ميآيد كه نميگذارد اينها كارهايشان را انجام بدهند. وقتي يك ملتي در ماه محرم، سرتاسر يك مملكت، يك مطلب را ميگويند اين مجلسها مردم را همچو مجتمع ميكنند و يك وجهه ميدهند، سي ميليون، سي و پنج ميليون جمعيت در دو ماه محرم و خصوصا دهه عاشورا يك وجهه، طرف يك راه ميروند، اينها را در اين ماه محرم، خطبا و علما در سرتاسر كشور ميتواند بسيج كند براي يك مساله. اين جنبه سياسي اين مجالس بالاتر از همه جنبههاي ديگري است كه هست.
- و اينها ميبينند كه اين مجالس، مجالس روضه، ذكر مصائب مظلوم و ذكر جنايات ظالم در هر عصري مقابل ظالم قرار ميدهد. اينها ملتفت نيستند كه اينها خدمت دارند ميكنند به اين كشور، خدمت دارند ميكنند به اسلام، توجه ندارند جوانهاي ما، بازي اين بزرگها را نخوريد، اينها خيانتكارند، اينهايي كه تزريق ميكنند به شما ملت گريه، ملت گريه، اينها خيانت ميكنند بزرگهايشان و اربابهايشان از اين گريهها ميترسند، دليلش اين است كه رضا خان آمد همه اينها را برد از بين و ما مور بود دليلش اين است كه رضا خان آخرش كه رفت، انگلستان در راديوي دهلي اعلام كرد كه ما اين را آورديم، حالا هم برديم، راست هم ميگفتند. آورده بودند براي سركوب كردن اسلام و يكي از راههايش همين بود كه اين مجالس را از دست شما بگيرند. جوانهاي ما خيال نكنند كه دارند يك خدمتي ميكنند ميروند توي مجلس، اگر صحبت عزا بشود، ميگويند نه. اين را نگو، غلط است اين حرف، بايد اين را بگويد، بايد اين ظلمها را بگويد تا مردم بفهمند كه چه گذشته آن وقت و بايد هر روز اين كار بشود، اين جنبه سياسي دارد، جنبه اجتماعي دارد.
- در دفعه اول كه مرا از قم گرفتند و بردند، در بين راه - اين - بعضي از اين ماموريني كه بودند در آن اتومبيل من، ميگفت كه ما آمديم سراغ شما، از اين چادرهائي [خيمههايي] كه در قم بود ميترسيديم كه مبادا اينها مطلع بشوند و ما نتوانيم انجام وظيفه كنيم. اينها كه هيچ، قدرتهاي بزرگ از اين چادرها ميترسند، قدرتهاي بزرگ از اين سازماني كه بدون اينكه دست واحدي در كار باشد كه آنها را مجتمع كند، خود به خود ملت را به هم جوشاندهاند در سراسر يك كشور، كشور پهناور، در ايام عاشورا و در دو ماه محرم و صفر و در ماه مبارك، اين مجالس است كه مردم را دور هم جمع كرده است. و اگر يك مطلبي بخواهد براي اسلام خدمتي بكند و شخصي بخواهد كه مطلبي را بگويد، سرتاسر كشور به واسطه همين گويندگان و خطبا و ائمه جمعه و جماعت يكدفعه منتشر ميشود و اجتماع مردم در تحت اين بيرق الهي، اين بيرق حسيني، اسباب اين ميشود كه سازمان داده شده باشد. اگر قدرتهاي بزرگ در منطقههاي خودشان بخواهند كه يك اجتماعي ايجاد كنند، با فعاليتهاي زيادي كه شايد چند روز يا چند دهه ميكنند، در يك شهري، يك عده فرض كنيد صدهزار نفري، پنجاه هزار نفري با خرجهاي زياد و زحمتهاي زياد مجتمع ميشوند و به قول آن كسي كه ميخواهد صحبت كند، گوش ميدهند لكن شما ميبينيد كه براي خاطر همين مجالسي كه مردم را به هم پيوند داده است اين مجالس عزائي كه مردم را به هم جوش داده است، به مجرد اينكه يك مطلبي پيش ميآيد، در يك شهر نه، در سرتاسر كشور، تمام قشرهاي مردم و عزاداران حضرت سيدالشهداء مجتمع ميشوند و احتياج به اينكه زياد زحمت كشيده بشود و تبليغات بشود، ندارد با يك كلمه، وقتي مردم ببينند كه اين كلمه از حلقوم سيدالشهداء سلامالله عليه بيرون ميآيد، همه با هم مجتمع ميشوند. (منبع: قيام عاشورا در كلام و پيام امام خميني، موسسه تنظيم و نشر آثار امام)
* سفارش اكيد ائمه مسلمين(ع) بر اقامه عزاي سيد مظلومان تا ابد، فرياد مظلوم بر سر ظالم است و اين پرخاش و فرياد بايد زنده بماند
* اين دستجات عزيز عاشوراست كه مردم را به هيجان ميآورد و براي اسلام و براي حفظ مقاصد اسلامي مهيا ميكند
* روضه سيدالشهداء براي حفظ مكتب سيدالشهداء است
* گريه كردن بر عزاي امام حسين، زنده نگه داشتن نهضت و زنده نگه داشتن اين است كه يك جمعيت كمي در مقابل يك امپراطوري بزرگ ايستاد و "نه" گفت. هر روز بايد اين "نه" محفوظ بماند و اين مجالسي كه هست، دنبال همين است كه اين "نه" را محفوظ بدارد
منبع:روزنامه جمهوری اسلامی
|