تاريخ انتشار: 02 مهر 1393 ساعت 23:02:34
جهاد کثیف..!

به گزارش شيعه آنلاين - مترجم مريم ناصري زاده: تردیدی نیست که امروزه سراسر جهان اسلام بهای نادیده گرفتن ایجاد تفکر انحراف دینی و بی اعتنایی نسبت به آموزه های نزدیکی به خداوند از طریق سر بریدن، پوست کندن و جگرخواری را می پردازد.

در جهانی که رسانه ها آن را می سازند و تصاویر و اطلاعات و ابزارهای مختلف برای متقاعد کردن گیرندگان از اقشار مختلف فعالیت می کنند و میلیاردها پول به آن سرازیر می شود و برای آن تجربه ها و انرژی هایی بسیج می شوند تا گوی سبقت را در عرصه رقابت های شدید و ناجوانمردانه کنونی از یکدیگر بربایند، عمق فاجعه ای که در میان مسلمانان رخ داده و پیشتر ذکر شد روشن می شود.

نیروهای تکفیری بیشتر داده های مادی مدرن خود را به کار گرفتند اما در مسیری که ناسازگار و مخالف با پیشرفت و مدرنیسم است، مسیر واحدی که قطعا آنها را به پرتگاه می رساند!

این گروه ها با کمک دلارهای نفتی از شبکه های ماهواره ای و سایر عرصه های رسانه ای بهره بردند، همچنین در حالی که دنباله رو میراث متروک خود یعنی پیروی از برداشت فکری امویان بودند، از تکنولوژی نیز برای فعالیت های تروریستی خود استفاده می کردند، این برداشت فکری عاملی بود تا آنها از دین و مذهب و سرنوشت مردم برای حفظ روش منحرف خود استفاده ببرند، روشی که به شدت به دنبال تبعید و نقض مخالفان است.

این سوء استفاده و تمایل برای بد جلوه دادن حقایق و محو آثار و عقاید روشن و بر حق اسلامی و تبدیل آنها به گزینه های زشت و تحریف شده، سپاه آنها را از بین روحانيون درباري، بندگان درهم و دینار و دنیاطلبان قرار می دهد.

پس نشریات را با احادیث وضع شده توسط خودشان، تاریخ دروغین و اتفاقات تحریف شده سیاه کردند تا شیوه و راه خود را به عنوان صاحب همه چیز استوار کرده و پشتیبانی کرده و حاملان اسلام حقیقی و علوم اهل بیت (ع) را نابود کنند.البته این به آن معنا نیست که دوره عباسی از تفکرات وابسته به راه و روش امویان به دور بوده اما امویان بیشترین نفوذ را در دوره های زمانی داشتند.

آنها اصول و آموزه های خود را به کسانی که به آنها گرایش داشتند مانند سلفی های وهابی و غیره رسانده اند، همچنین روی زمین فتنه انگیزی و فساد کردند و خود بهانه را به دست دشمنان اسلام دادند و با درنده خویی هر چه بیشتر ضربه سختی بر پیکره اسلام وارد کردند.

امروز جهان اسلام آسیبی که توسط تروریست های ویرانگر سلفی وارد شده را تحمل می کند، تروریست هایی که از نقشه راه شیطانی پیروی می کنند که هدفش ایجاد زلزله در هستی و اساس اسلام، جدا کردن بند بند آن از یکدیگر، تحریک جامعه بین الملل و زشت کردن چهره اسلام به شیوه هایی که همه دشمنان و نیروهای شر جهانیازانجامآنناتوانبودند و از قرن ها پیش منتظر آن بودند، می باشد.

امروز در این جهان اسلامی زخم خورده و جریحه دار، فطرت بشری با تمام نیروی خود تنها برای خاموش کردن این آتش و بلای اجساد متلاشی شده می کوشد و با باقی توانش سعی در درست کردن چهره اسلام دارد که با ارتکاب جنایت های وهابی های سلفی لکه دار و زشت شده است. در حال حاضر مسلمانان غیرتمند به چیزی بیشتر از این نمی توانند فکر کنند!

در فضای تهاجم تکفیری تروریستی، بسیاری از سردمداران کشورهای اسلامی برای پانسمان موضعی خونریزی و زخم های عمیق جهان اسلام با یکدیگر رقابت می کنند. اینان لباس و پوستین گرگ را از تن درنیاوردند اما بعد از اینکه سلفی گری نتیجه معکوس داد در صف نوحه گران و گریه کنندگان به حال امت اسلامی قرار گرفتند، افرادی مانند بزرگان و مفتی های وهابی وهمچنین پادشاه عربستان سعودی و کسانی که پایتخت ها و مراکز بزرگ اسلامی را رهبری می کردند در زمانی نه چندان دور نسبت به خطرات طرز فکر سلفی و تکفیری که در میانشان رشد می کرد بی توجه بودند و خود را به بی اطلاعی می زدند و آبستن جنین هایی بودند که در تقسیم مصیبت ها و بلاها بین مسلمانان نقش داشت.


اما بعد از اینکه این آتش به کشورها و حکومت هایشان رسید یعنی خیلی دیر از خواب بیدار شدند و با صدای بلند فریاد هشداردهنده نسبت به این خطر بزرگ سر دادند. مانند شیخ الازهر که به تازگی شدیدترین بیانیه را صادر کرده است: «بسیار اندوهبار است که این جنایتکاران توانستند از اسلام و مسلمانان تصویری زشت و وحشتناک را به جهان نشان دهند.» و می افزاید: «این گروه های بنیادگرای تروریست با هر اسمی که نامیده می شوند یا هر کسی که پشت سرشان ایستاده، همگی ساخته دست استعمار بوده و در خدمت به صهیونیست فعالیت می کنند.»

این بیانیه و امثال آن خیلی دیر صادر شد، و باید گفت که این تنها یک بیانیه است و بس و معجزه نخواهد کرد و منابع فکری سلفی و تکفیری را از بین نخواهد برد و برای از بین بردن چرک و زخمی که سیستم کلی فکر اسلامی را از پا در می آورد کاری نخواهد کرد، چرک و عفونتی که در کانون انحرافاتی که امویان از 14 قرن پیش آن را استوار ساختند ریشه دوانده و فکر و ذهن پیروانش همچنان از نسلی به نسل دیگر آن را به ارث می برند!

این بیانیه ها شیوه های آموزشی را در بیشتر کشورهای اسلامی اصلاح نخواهد کرد، شیوه هایی که پر از فکر و ویروس انحراف است و نسل جوان هم از آن تغذیه می کند. در بیشتر این باورهای تکفیری و سلفی اصول قربانی کردن و آموزه های انتحاری بنا نهاده می شود! هر چند هیچ فرد عاقلی نخواهد پذیرفت که همه این جدا شدن و دور شدن از آموزه های اسلام با فشار یک دکمه ظهور یافته باشد.

بیداری دیر هنگام رهبران معتدل و میانه رو اسلامی برای تکفیر و مجرم شناختن و سرزنش تکفیری ها، تا زمانی که دقیقا به کانون فاجعه اشاره نمی شود و تا زمانی که پرورش دهندگان این تفکر ویرانگر مانند خزانه های دلارهای نفتی که به سمت تروریسم تکفیری سرازیر می شود، مجرم شناخته نشوند، محاصره و سرکوب این پدیده محسوب نمی شود.

بیانیه شیخ الازهر در مراسم اهدای دکترای افتخاری به پادشاه عربستان صادر شد، چگونه بیانیه رئیس الازهر درست است در حالیکه او رهبر حکومتی را تجلیل می کند که پیشرو و جلودار در صدور تروریسم تکفیری به دنیا و به طور دقیق تر به مصر است؟!

این بیانات تنها پوسته و لایه رویی این پدیده را لمس می کند و نه اقدامی جدی و صادقانه برای تجزیه بمب های فکری تکفیری ها پی ریزی می کند و نه انحراف ژنی را که گهگاه به شکل های مختلفی از قبیل القاعده وداعش متولد می شود، اصلاح می کند، مانن چیزی که ارتش وهابی اخوان در ابتدای قرن گذشته تولید کرد.

از بین بردن تکفیری ها الزاما به از بین رفتن منابع انحراف فکری و اعتقادی این تروریست ها و همچنین آموزه های مبنی بر جنایت ایشان که ریشه در اعماق مکتب سلفی دارد، منتهی نمی شود. تفکر، آموزه ها و شیوه تکفیری ها به میزان قابل توجهی پر از دروغ و نیرنگ و کودتا بر علیه امور قطعی و ثابت اسلام است.

وظیفه از بین بردن بستر فکری تکفیری ها بسیار سخت و پیچیده و مستلزم تلاشی بزرگ است، درست برعکس کار میدانی بر ضد تروریست ها. اگر شکست مادی آنها به طور سطحی ممکن است این بخاطر دلایل و احتمالات قوی در میدان مبارزه است ولی شکست تروریست ها در میدان مبارزه به معنای تسویه حساب با بستر فکری آنها تا ابد نیست!

بلکه آنها منتظر فرصتی مناسب برای رشد جدید در عرصه میدانی باقی خواهند ماند و با نام های دیگری غیر از القاعده و داعش و مانند آنها که امتحان نشده اند ظور خواهند کرد و از نو در زمین فساد می کنند و تاریخ دوباره تکرار می شود. در مقابل، ما منتظر بیانیه های لحظه آخری هستیم که برای خاتمه دادن به سرزنش ها یا تقدیر یا رفع تکلیف صادر می شود مانند بیانیه ای که شیخ الازهر صادر کرد.

تصاویر انحراف در چارچوب های پرورش فکر تکفیری که ناشی از تروریسم است، در توسل به شیوه های خشن و شرم آور نمایان می شود. اینان گمان می کنند که ضامن از بین بردن انحراف و خروج از اسلام حقیقی هستند هرچند این شیوه ها مغایر با عقل و منطق و عقیده باشد.

لذا در می یابیم که جهاد برای تکفیری ها به معنای کشتار مسلمانان مخالف با اعتقادات ایشان است و در مرامشان کشتن بی گناهان را بر خود روا می دانند، حال فرقی نمی کند که کودک باشد یا زن یا سالخورده. همانطور که ویران کردن عبادتگاه های مسلمانان و غیر مسلمانان و مرقدهای پیامبران جزئی از آیین عبادی آنها شده است و برای هویت فرقه ای سر بریدن دیگران نزدیکی به خداوند محسوب می شود، و به قطع کردن سرها و توهین به زنان مسلمان و غیر مسلمان و فروش آنان به عنوان برده افتخار می کنند.

طبق این روند، گسترش اسلام در جهان از طریق شمشیر، بمب، انفجار ایستگاه های قطار و هدف قرار دادن غیرنظامیان صورت گرفت و برهان غیرمسلمانان برای دعوت به اسلام پیام های ترسناک و همراه با تهدید به نابودی و هلاکت شد نه حکمت و پند و نصیحت نیکو، و جهاد نکاح تلاشی شد که آموزه های ستیزجو و ترس از خدای ناکرده افتادن به گناه آن را ضروری می دانست!

دیگر اینجا نه جای جهاد اصغر خواهد بود و نه جهاد اکبر، بلکه جهاد کثیف جایگزین آنها شده است، جهادی که پرورش دهندگان تفکر سلفی را خوشحال می کند سپس به پاس بزرگداشت ایشان دکترای افتخاری به آنها داده می شود، همان گونه که این لایه های داوطلب برای فساد و شرارت به نام اسلام و مسلمین خوشحال می شوند زیرا در رویاهایشان هم نمی دیدند که این دریچه هایی که در جهان اسلام باز کردند کافی است تا آنها را از شدیدترین مبارزه ها رهایی بخشد.

  تعداد بازديدها: 2766
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=61982
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.