آمريكا، ائتلاف براي بازي با داعش باراك اوباما رئيسجمهور آمريكا در سيزدهمين سالگرد انفجار برجهاي دوقلوي نيويورك معروف به واقعه يازدهم سپتامبر در نطقي كه رسانههاي غربي آنرا راهبردي ناميدند، بار ديگر از تروريسم سخن به ميان آورد و با اعتراف به قويتر و عميقتر شدن تروريسم در جهان بويژه در خاورميانه، به طور تلويحي به شكست سياستهاي كاخ سفيد در سالهاي اخير در زمينه مقابله با تروريسم اذعان كرد.
سردمداران كاخ سفيد پس از حوادث يازدهم سپتامبر سال 80 با طمطراق فراوان وعده داده بودند كه با لشكركشي به خاورميانه، قادرند ريشه تروريسم را براي هميشه خشك كرده و نظم دلخواه را در نظام بينالمللي برقرار سازند و به همين دليل حمله نظامي به افغانستان و عراق و اشغال اين دو كشور را آغاز كردند تا ضمن مقابله با تروريسم كه به اعتقاد تئوريسينهاي پنتاگون از اين دو كشور نشأت ميگرفت، نظامهاي مطلوب را در خاورميانه با حضور نظاميان آمريكايي پايهگذاري كنند. از همين رو بود كه وزير خارجه وقت آمريكا مدعي شد "ما نظامي پيشرفته و جامعهاي ايدهآل در افغانستان پايهگذاري كرده و با نظارت مستقيم خود، ژاپني دوم را در آسيا ايجاد خواهيم كرد!" ولي امروز پس از 13 سال سرمايهگذاري هنگفت نظامي، مالي، سياسي، اقتصادي و حيثيتي آمريكا شاهد هستيم كه ريشه تروريسم در جهان نه تنها خشكانده نشده بلكه در خاورميانه و در كشورهايي هم كه آمريكا در آنها حضور مستقيم و يا غيرمستقيم دارد، فعاليت تروريسم از گذشته قويتر و بيشتر شده و عملاً سياستهاي جنگافروزانه بوش و اوباماي مدعي ايجاد تغيير در جهان به شكست انجاميده است.
سخنان رئيسجمهور آمريكا مبني بر تلاش گسترده واشنگتن براي ايجاد يك ائتلاف بينالمللي عليه داعش ضمن آنكه نوعي فرافكني براي به فراموشي سپردن سياستهاي گذشته كاخ سفيد در مهار تروريسم است بار ديگر نشان ميدهد كه واشنگتن همچنان در مبارزه با تروريسم، گرفتار دورويي، نفاق و تعارض است و پس از چهار سال سكوت در برابر جنايات و تحركات داعش در سوريه فقط قصد دارد با داعشيهايي كه اخيراً پس از كشتن دو خبرنگار آمريكايي به خطري براي امنيت آمريكا و متحدان منطقهاي آمريكا تبديل شدهاند مقابلهاي محدود كند و ديگر گروههاي تروريستي، نه تنها مشمول اين مقابله نخواهند بود، بلكه مورد حمايت اين كشور نيز قرار خواهند گرفت.
واقعيت اينست كه سياستهاي كاخ سفيد هرگز قادر به برقراري نظم بينالمللي و مبارزه با تروريسم نبوده و نيست زيرا اولاً مقابله آمريكا با تروريسم از روز اول و در عكسالعمل به حادثه 11 سپتامبر، با حمله به كشورها و ايجاد نفرت در ميان ملتها همراه بود كه اين خود به طور طبيعي به احساسات ضدآمريكايي دامن زده و به بهرهبرداري گروههاي افراطي منجر شد. ثانياً نظاميان آمريكايي در جريان اشغال افغانستان و عراق ثابت كردند كه در جنايتكاري و ددمنشي، دست تروريستهاي داعش را از پشت بستهاند و بارزترين نمونه براي ارتكاب تروريسم دولتي هستند و ثالثاً كاخ سفيد از همان روزي كه منافقانه پرچم مبارزه با تروريسم را بر دوش گرفت و مدعي مقابله با تروريستها شد، نشان داد كه در برخوردي كاملاً دوگانه معتقد به "تروريسم خوب" و "تروريسم بد" است؛ بدين معنا كه هر جا منافع كاخ سفيد ايجاب كند از ابزار تروريسم در جهت پيشبرد منافع نامشروع سران سلطهطلب آمريكا استفاده ميكند و اين همان تروريسم خوبي است كه غربيها در چهار سال گذشته در سوريه از آن نهايت بهرهبرداري را كرده و تروريستهاي مخالف بشار اسد را به انواع سلاحهاي مخرب تجهيز كردند. ولي اگر تروريستهاي مورد حمايت آمريكا متعرض منافع آمريكا و همپيمانان منطقهاي آمريكا شوند، در ليست سياه افراطيگري قرار ميگيرند. از اين رو مادام كه داعش در راستاي منافع استكبار جهاني در سوريه و عراق رفتار ميكرد مستحق دريافت پاداش بود ولي به محض اينكه از چارچوب وظايف مشخص شده براي گروههاي تروريستي خارج شد، در ليست سياه مقابله قرار گرفت درحالي كه ديگر برادران تني اين گروهك مثل "جبهه النصره"، "احرارالشام" و "ارتش آزاديبخش سوريه" همچنان در ليست ارسال كمكهاي آمريكا قرار دارند.
روشن است كه ملتهاي منطقه هرگز فريب راهبرد ادعايي اوباما در مبارزه با داعش را نخواهند خورد، زيرا اين ادعا با سوابق سياه كاخ سفيد در حمايت از تروريسم همخواني ندارد و اگر مقامات آمريكايي در ادعاي خود صداقت دارند بايد همه گروههاي تروريستي را كه در سالهاي اخير با افراطي گري عامل بيثباتي در منطقه و جهان بودهاند در فهرست مقابله قرار دهند زيرا معني ندارد كه رئيسجمهور آمريكا همزمان با ادعاي مبارزه با تداوم و تشديد كمكهاي تسليحاتي آمريكا به تروريستهاي مخالف دولت سوريه سخن به ميان آورده و از تقويت آنها كه مرتكب جنايات زيادي شدهاند به عنوان راهي براي مقابله با داعش ياد كند! اين، در واقع بازي با داعش است نه مبارزه با داعش.
ناگفته پيداست كه تاكيد بر حمله هوايي آمريكا عليه مواضع داعش در سوريه در راهبرد جديد اوباما نيز صرفاً محملي براي مداخله در امور داخلي سوريه و بمباران اهدافي در داخل خاك اين كشور به بهانه مواضع احتمالي استقرار داعش و از همه مهمتر نقض حاكميت سوريه است، زيرا ارتش سوريه خود به تنهايي قادر است در صورت داشتن اطلاعات مورد نياز از مراكز تروريستهاي داعش، اقدام به انهدام آنها كند.
بنابر اين، راهبرد اعلامي اوباما براي مقابله با داعش تحت عنوان دهان پركن "مقابله با تروريسم و تشكيل ائتلاف گسترده بين المللي"، صرفاً اقدامي در جهت مداخله بيشتر در منطقه حساس و پيچيده خاورميانه و تداوم حضور اشغالگران آمريكايي در منطقه است، زيرا اگر كاخ سفيد بنا داشته باشد بطور جدي با تروريسم مقابله كرده و ريشه آنرا بخشكاند، اين هدف با عدم مداخله آمريكا در مسائل منطقهاي و بينالمللي قابل تحقق خواهد بود.
|