تاريخ انتشار: 05 ارديبهشت 1390 ساعت 07:43:10
فاطمه(س) سرخلقت

آن زماني که خدا خلقت دنيا مي کرد

فاطمه بود در آنجا و تماشا مي کرد

با وجودي که نبي بود و علي بود, خدا

خلقت کون و مکان خاطر زهرا مي کرد

توبه آدم اگر گشت قبول از او بود

چون تقاضا و راي ذات حق اجرا مي کرد

کشتي از ورطه طوفان برهانيد که نوح

نام او ورد زبان در دل دريا مي کرد

به خليل آتش اگر گشت گلستان آتش

شرم از روي گل عصمت کبري مي کرد

بهر موسي بخدا گشت شکافنده نيل

آن که با منطق خود معجز عيسي مي کرد

دختري را که پدر ام ابيها مي گفت

زير لب شکوه ز بي رحمي د نيا مي کرد

من ندانم چه بسر آمدش از ظلم عدو

کز خدا گاه دعا مرگ تمنا مي کرد

از فشار در و ديوار ندانم چه کشيد

رازها سينه اش از پرده هويدا مي کرد

پهلويش را بشکستند بناحق که چرا

در بر ظلم طرفداري مولا مي کرد

داغ محسن جگرش سوخت که از ماتم او

ناله از سوز جگر لاله صحرا مي کرد

از غم فاطمه افتاده گره در کارش

آن که صدها گره از مشکل ما وا مي کرد

**باتشكراز ارسال كننده شعر،مداح اهل بيت جناب آقاي حيدر سوري**

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=356
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.