تاريخ انتشار: 28 اسفند 1390 ساعت 21:31:59
29 اسفند سال روز ملي شدن نفت ايران

 

 

 

خلاصه :

از سال‏هاي اوليه حفر چاه نفت ايران، چشم طمع بيگانگان به دنبال استثمار منابع زيرزميني کشور بوده و آنان در هر فرصتي به گرفتن امتيازهاي گوناگون نفتي اقدام مي‏کردند. پس از لغو امتياز نفتي دارسي بين ايران و انگلستان، قرارداد الحاقي گس - گلشاييان به منظور کشف و استخراج نفت توسط شرکت‏هاي نفتي انگليسي منعقد گرديد. اين قرارداد را جهت تصويب به مجلس بردند که با مخالفت عده‏اي از نمايندگان مجلس و علماء به ويژه آيت‏اللَّه کاشاني و مردم روبرو شد. پافشاري‏هاي سپهبد رزم‏آرا نخست وزير پهلوي، اين لايحه را بار ديگر به مجلس برد و او که تصويب آن را مشکل يافت، قصد کودتا نمود. اما يک روز قبل از اجراي کودتا، توسط خليل طهماسبي از گروه فداييان اسلام ترور شد. به دستور آيت‏اللَّه کاشاني مردم به اين قرارداد اعتراض کرده و خواهان ملي شدن نفت ايران شدند. سرانجام با به وجود آمدن آن وضعيت، مجلس به ملي شدن صنعت نفت ايران، رأي مثبت داد و در 29 اسفند 1329 مقرر شد که کليه عمليات اکتشاف، استخراج و بهره‏برداري نفت در دست دولت قرار گيرد.

 

 نهضت ملي شدن نفت 

 

بعد از انتخابات مجلس شانزدهم در پاييز 1328 و بهار 1329، با تشكيل فراكسيون اقليت «مليون‌» به رهبري دكتر محمد مصدق‌، فرصت مناسبي براي طرح مطالبة ديرين خلع يد استعمار پير انگليس از ثروت ملي نفت و اوج‌گيري مبارزات استقلال‌خواهانه و ضداستعماري ملت ايران فراهم آمد. سال 1329 در پي بازگشت آيت‌الله كاشاني از تبعيد لبنان و استقبال پرشكوه مردم و گروههاي سياسي ملي و تقويت پايگاه اجتماعي جبهه ملي‌، قيام عمومي عليه شركت نفت انگليس گسترش يافت‌. آيت‌الله كاشاني كه در بهمن 1327 در 70 سالگي با خشونت و ضرب و شتم‌، دستگير و پس از مدتي حبس در قلعه فلك‌الافلاك خرم‌آباد به لبنان تبعيد شده بود، در اول بهمن 1327 طي اعلاميه شديداللحني خواستار «لغو امتياز» نفت شده بود.1 وي در بيانيه‌اي از تبعيدگاه خود، علت واقعي بازداشت و تبعيد خود را همين موضوع و اقدام عليه سياست استعماري انگليس ذكر كرد. 2 جبهه ملي از بدو تأسيس با همكاري و حمايت نيروهاي مذهبي از جمله فداييان اسلام3 ‌به سخن‌گوي اكثريت مردم تبديل شد. به تعبير غلامرضا نجاتي‌، در تمام مبارزات سياسي ـ ملي سالهاي 1327 و 1328 و 1329 «جمعيت فداييان اسلام‌» شركت فعال داشت و «نيروي عامل و متحرك جبهه ملي را تشكيل داد.» 4

 

آيت‌الله كاشاني و «جبهة ملي‌» به رهبري دكتر مصدق در مجلس شورا و مطبوعات و اجتماعات مردمي‌، خواستار ملي شدن صنعت نفت شدند و اين خواسته مورد حمايت گروههاي كثير مردم و تني چند از علماي برجسته نظير آيت‌الله‌العظمي خوانساري (از مراجع ثلاث قم‌)، آيت‌الله بهاالدين محلاتي‌، آيت‌الله عباسعلي شاهرودي‌، آيت‌الله سيدحسن چهارسوقي‌، آيت‌الله شيخ باقر رسولي‌، آيت‌الله سيدمحمود روحاني قمي‌، آيت‌الله شيخ محمدرضا كلباسي‌، آيت‌الله حاج شيخ مهدي نجفي‌، آيت‌الله فقيه سبزواري و گروه كثيري از روحانيون فعال و مبارز مانند حاج سيدحسين خادمي و حاج شيخ مرتضي مدرسي اردكاني‌، حاج سيدمصطفي سيدالعراقين و... قرار گرفت5 ‌و شوري عجيب در سراسر ايران پديدار شد. آيت‌الله‌العظمي بروجردي نيز از نهضت نفت «ضمني ولي آشكارا» حمايت مي‌كرد و به علماي تهران نامه نوشت كه نبايد با اين حركت مخالفت كنند. 6 رزم‌آرا، نخست‌وزير، اين كار را غيرعملي خوانده مردم را از خطرات آن ترساند و در 13 اسفند 1329 مخالفتش را با ملي شدن صنعت نفت‌، در جلسة كميسيون نفت مجلس‌، تكرار كرد، تا آنجا كه به دليل اقتدار و موقعيت ويژه‌اش به بزرگ‌ترين مانع تحقق خواست ملي مبدل گرديد. وي سرانجام سه روز بعد، در مسجد شاه‌، به ضرب گلولة يك عضو «فداييان اسلام‌» به قتل رسيد. 7

 

پس از دستگيري خليل طهماسبي به اتهام قتل رزم‌آرا، «يك اعلاميه از طرف نواب صفوي (رهبر فداييان اسلام‌) صادر شد كه در بالاي آن «هوالعزيز» نوشته شده بود. اين اعلاميه خطاب به شاه صادر شده بود» و «قاطعانه به شاه دستور مي‌داد كه بايد فرمان آزادي قاتل رزم‌آرا را صادر كند، و براي هرگونه آزاري كه وي در زمان بازجويي توسط پليس ديده است‌، از او عذرخواهي نمايد.» 8 آيت‌الله كاشاني در مصاحبه‌اي نظرش را چنين ابراز داشت‌: «اين عمل به نفع ملت ايران بود و اين گلوله و ضربه عالي‌ترين و مفيدترين ضربه‌اي بود كه به پيكر استعمار و دشمنان ملت ايران وارد آمد. قاتل رزم‌آرا بايد آزاد شود; زيرا اين اقدام او در راه خدمت به ملت ايران و برادران مسلمانش بوده است‌.» 9

 

بنا به خاطرات سيدمحمد واحدي از اعضاي برجسته فداييان اسلام و حاج مهدي عراقي‌، رهبران جبهه ملي براي جلوگيري از اقدامات رزم‌آرا و حتي احتمال كودتا توسط وي‌، از فداييان اسلام درخواست مي‌كنند كه رزم‌آرا از سر راه نهضت ملي برداشته شود. 10 در جلسه‌اي با حضور نواب صفوي‌، بقايي‌، فاطمي‌، نريمان‌، آزاد، حائري‌زاده‌، سنجابي‌، شايگان و مكي از طرف جبهه ملي حضور پيدا مي‌كنند و دكتر فاطمي تأكيد مي‌كند كه من اصالتاً از طرف خودم هستم و وكالتاً از طرف مصدق (چون كسالت داشت‌) و ايشان گفته‌اند هر تصميمي كه در اين جلسه گرفته شود «براي خود من هم لازم‌الاجرأ است‌.»11 نواب صفوي طي دو جلسه طولاني به شرط اجراي احكام اسلام در صورت به قدرت رسيدن جبهه ملي‌، پيشنهاد اعدام انقلابي رزم‌آرا را پذيرفت و جبهه ملي نيز متعهد شد كه در صورت موفقيت‌، خواسته‌هاي فداييان اسلام را عملي نمايد. 12

 

همچنين نواب صفوي در اين مورد با آيت‌الله كاشاني نيز ملاقات و گفتگو كرد و آيت‌الله كاشاني هم قول داد كه «بگذار مرحله اول رزم‌آرأ برود، بقيه كارها درست مي‌شود.» 13 در سندي كه متن بازجويي از خليل طهماسبي در سال 1334 را نشان مي‌دهد، وي صريحاً به جلسات مزبور با رهبران جبهه ملي و آيت‌الله كاشاني اعتراف كرده است ولي از اشخاص فقط نام بقايي و مكي و كاشاني و فاطمي را ذكر كرده است و نسبت به بقيه با عنوان «وكلاء اقليت كه نامشان در خاطرم نيست‌» پاسخ داده است‌. 14 در دادنامه دادستان ارتش مورخ 18/10/34 عليه فداييان اسلام پس از بازداشت گسترده به دليل سوءقصد ناموفق به حسين علاء، به سابقه ترور رزم‌آرأ با معاونت «بعضي از نمايندگان اقليت در دوره شانزدهم مجلس شوراي ملي‌» اشاره شده است‌. 15 و پاي آيت‌الله كاشاني‌، بقايي‌، حائري‌زاده‌، مصدق و شايگان نيز به ميان كشيده شد ولي با اعدام نواب صفوي‌، خليل طهماسبي و چند تن از فداييان اسلام پرونده بسته شد و در مورد ديگران هم موضوع پي‌گيري نشد. 16

 

هيكل روزنامه‌نگار شهير مصري مي‌نويسد: بعداً شوهر اشرف (پهلوي) به من گفت وقتي كه خبر ترور رزم‌آرا را به شاه دادند، گيج شد. او نمي‌توانست باور كند كه نخست‌وزيرش بدين طريق از صحنه محو شده باشد. شاه بعد از شنيدن خبر گفت‌: «نمي‌توانم باور كنم‌، نمي‌دانم چه كار بكنم‌»; و سپس ادامه داد: «من كاملاً تنها هستم‌، هيچ كس مشكلات مرا درك نمي‌كند. هر كسي عليه من در حال توطئه چيني است‌ بعضي از آنها سنجيده اين كار را مي‌كنند و بعضي ناآگاهانه‌. اما اين من هستم كه ناچارم تاوان پس بدهم‌.» 17

 

 

فرداي قتل رزم‌آرا، روز 17 اسفند 1329 كميسيون نفت پيشنهاد ملي كردن صنعت نفت را تصويب و اعلام كرد. 18

 

«در همان روزي كه رزم‌آرا به قتل رسيد، امير اسدالله علم شتابزده به سفارت انگليس رفت و از جانب شاه با مقامات سفارت راجع به دولت آينده مشورت كرد: دولت آينده آيا بايد قوي باشد يا بي‌آزار»؟!19 انگليسيها، به رغم ميلشان به سيد ضيأالدّين طباطبايي‌، رضايت دادند كه دولتي روي كار بيايد كه نقشي بينابيني بازي كند. شاه و مشاورانش‌، حسين علاء را كه به گفته آبراهاميان‌، «مورد قبول جبهه ملي بود»،20 و «وزيرانش را به توصية مصدق انتخاب مي‌كرد»،21 به عنوان محلل برگزيدند22 تا مخالفت كمتري برانگيخته باشند.

 

سرانجام در روز 24 اسفند 1329، در پي تظاهرات عظيم مردم در خيابانها، مجلس شوراي ملي به اتفاق آرا، اصل ملي شدن صنعت نفت را تصويب كرد. مجلس سنا نيز در 29 اسفند ـ به اتفاق آرا ـ اصل مذكور را تأييد نمود. در روز 5 ارديبهشت 1330 كميسيون نفت قانون 9 ماده‌اي طرز اجراي ملي شدن صنعت نفت را به اتفاق آرا تصويب كرد و مجلسين نيز در روزهاي بعد آن را تأييد نمودند; حسين علاء نيز از نخست‌وزيري استعفا كرد و سمت سابقش‌، وزارت دربار، را مجدداً بر عهده گرفت‌.

 

 در محافل سياسي آن زمان شايع شده بود كه سيدضياء به نخست‌وزيري خواهد رسيد; كه ناگهان جمال امامي‌، از نمايندگان مخالف مصدق‌، و واسطة دربار پيشنهاد كرد مصدق نخست‌وزير شود. «از 90 نفر عده حاضر در جلسه خصوصي (مجلس شورا) 79 نفر به دكتر مصدق رأي تمايل دادند.» 23 مصدق خود در مورد پذيرش پيشنهاد نخست‌وزيري‌، در تقريرات زندانش‌، چنين مي‌نويسد: ... كابينة (علاء) جنبة محلّل داشت و زمينه را براي نخست‌وزيري سيدضياالدّين طباطبايي مهيّا مي‌كرد تا بيايد و مسئلة ملي شدن نفت را به سبك خود منتفي سازد. به همين دليل متوليان مجلس به اين اميد كه من ـ نظير دورة چهاردهم ـ نخست‌وزيري را نخواهم پذيرفت‌، در جلسة خصوصي‌، به زمامداري من ابراز تمايل كردند، در حالي كه در همان موقع سيد ضياالدّين در دربار منتظر بود تا فرمان به نامش صادر شود. اما من كه نهضت را در خطر مي‌ديدم‌، رأي تمايل را بلافاصله با شرط تصويب قانون طرح اجراي ملي شدن صنعت نفت پذيرفتم‌. 24 سفارت انگليس پيش‌بيني مي‌كرد كه مصدق «در زمان كوتاهي شكست خواهد خورد و لاجرم نيست خواهد شد».25

 

پانوشتها :

 

1ـ مكي‌، حسين‌، استيضاح حسين مكي‌، بقايي‌، حائري‌زاده از دولت ساعد، تهران‌، اميركبير، چ 3، 1357ش‌، ص 8.

ـ2 دهنوي‌، م‌، مجموعه‌اي از مكتوبات‌، سخنرانيها و پيامهاي آيت‌الله كاشاني‌، تهران‌، چاپخش‌، ج‌، 1361ش‌، ص 57.

3ـ عراقي‌، مهدي‌، ناگفته‌ها، تهران‌، رسا، 1370ش‌، صص 41ـ38; نجاتي‌، غلامرضا، جنبش ملي شدن صنعت نفت و كودتاي 28 مرداد 1332، تهران‌، شركت انتشار، 1366ش‌، ص 90.

4 ـ جنبش ملي‌...، ص 90.

5 ـ حسينيان‌، روح‌الله، بيست سال تكاپوي اسلام شيعي در ايران‌، تهران‌، مركز اسناد انقلاب اسلامي‌، 1381ش‌، صص 104ـ100، به نقل از مطبوعات سال 1329 و روحانيت و اسرار فاش نشده از نهضت ملي شدن صنعت نفت‌; تركمان‌، محمد، نقدي بر مصدق و نبرد قدرت‌، تهران‌، رسا، 1371ش‌، صص 28 و 32 و 65ـ45.

6 ـ نقدي بر...، ص 28; بيست سال‌...، صص 100 و 101.

7ـ ايراني‌، ناصر، بحران دمكراسي در ايران‌، تهران‌، مركز نشر دانشگاهي‌، 1371ش‌، صص 83ـ82.

8ـ هيكل‌، محمدحسنين‌، ايران‌: روايتي كه ناگفته ماند، ترجمه حميد احمدي‌، تهران‌، الهام‌، چ 3، 1363ش‌، ص 112.

9ـ همو، ايران كوه آتشفشان‌، ترجمه سيدمحمد اصفياي‌، تهران‌، بي‌نا، 1358ش‌، ضمائم‌، ص 184.

10ـ ناگفته‌ها، صص 77ـ72; خواندنيها، س 16، ش 'ُ 17 (9/8/1334). با توجه به زمان انتشار خواندنيها برخي مطالب خاطرات واحدي با ايهام و كنايه ذكر شده است‌; خوش‌نيت‌، سيدحسين‌، سيدمجتبي نواب صفوي‌، انديشه‌ها و مبارزات و شهادت او، تهران‌، منشور برادري‌، 1360ش‌، ص 51.

11 ـ ناگفته‌ها، ص 72. در خاطرات واحدي آمده است كه «حائري‌زاده گفت من به نمايندگي از دكتر مصدق آمده‌ام‌.» 12ـ همان‌، صص 75ـ72. بيست سال‌...، صص 109ـ108 و ص 304.

13ـ ناگفته‌ها، صص 77ـ75.

14ـ بيست سال‌...، صص 307ـ305; گل‌محمدي‌، احمد، جمعيت فدائيان اسلام به روايت اسناد، ج 2، تهران‌، مركز اسناد انقلاب اسلامي‌، 1382، صص 669ـ666.

15ـ سفري‌، محمدعلي‌، قلم و سياست‌، ج 1، تهران‌، نامك‌، 1371ش‌، صص 422ـ 421.

16ـ همان‌، ص 422.

17ـ ايران‌: روايتي‌...، صص 113ـ112.

18ـ جنبش ملي‌...، ص 126.

19ـ بحران دمكراسي‌...، ص 82.

20ـ آبراهاميان‌، يرواند، ايران بين دو انقلاب‌، ترجمه گل‌محمدي ـ فتاحي‌، تهران‌، ني‌، 1377ش‌، ص 327.

21ـ همان جا.

22ـ تقريرات مصدق در زندان‌، تهران‌، سازمان كتاب‌، 1359ش‌، ص 121. تعبير «محلل‌» براي كابينه علا توسط مصدق نيز به كار رفته است اما وي آن را مقدمه نخست‌وزيري سيدضيأ توصيف مي‌كند در حالي كه برخي ديگر با توجه به ارتباطات جبهه ملي با وي‌، آن را زمينه‌ساز حكومت مصدق مي‌دانند. ناگفته‌ها، صص 87 و 95.

23ـ قلم و سياست‌، ج‌، ص 445.

24ـ تقريرات‌...، ص 121.

25ـ بحران دموكراسي‌...، ص 84.

 

برگرفته از : http://www.irdc.ir/fa/calendar/118/default.aspx   و  http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=266&SP=Farsi

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=13155
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.