به گزارش «انتخاب»، عباسی با انتشار عکسی از یک خودرو با اشاره به متن روی خودروی مذکور، نوشته است: «در این ‏شب در شب جشن برجام، طبقه بورژوا خواسته نهایی خود را از ظریف اعلام نمود. اینا وزیر خارجه شون رو با چیز اشتباه ‏گرفتند.»‏

مشخص نیست عکس مذکور چقدر با ادعای عباسی – اینکه واقعی و در شب جشن برجام بوده باشد – تطابق دارد. اما هرچه ‏باشد نوشته روی عکس درباره یک بازیگر آنچنانی و هشتگ عجیب عباسی، توهینی بی سابقه به مردم و وزیر خارجه به ‏شمار می رود. ‏

عباسی که در سال های اخیر به ویژه از اواخر دوره اصلاحات با تحلیل های عجیب و غریب و اتهامات گوناگون علیه برخی ‏مسئولان بلندپایه کشور نامی برای خود دست و پا کرده بود، تا کنون تلاش کرده است تا خود را متخصص حوزه های مختلف ‏سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، سینما، فلسفه، ادبیات و ... معرفی کند.‏

ویژگی او در هر یک از این حوزه ها، انتساب اتهامات تند و تیز و بعضا توهین آمیز به افراد و فعالان مختلف هر حوزه و نیز ‏ارائه تحلیل های محیرالعقول است. دامنه نظریات او به اندازه ای گسترده است که از نظریه، توهین «یوگی و دوستان » به ‏حضرت نوح و «زنده باد تروریسم مقدس» تا «انقلاب جنسی» را دربرمیگیرد.‏

در حوزه سیاست خارجی، از نظریات او این گونه برداشت می شود که مطلقا با هر گونه توافقی ولو جزئی و کوچک با ‏کشورهای غربی مخالف است. او مناطق آزاد را مظهر لیبرالیسم دانسته و بارها و بارها به سیاست های دولت اصلاحات و ‏سازندگی حمله کرده است.‏

مثلا در مورد پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی، او مرحوم هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی و نخست وزیر وقت ‏را توامان متهم کرده است که امام را وادار به نوشیدن جام زهر کرده اند.‏

او در مورد برجام هم به طور مشخص بارها اظهارنظر کرده است. به اعتقاد او، برجام در چارچوب «پروژه رسمی ‏ssr‏ ایالات ‏متحده درباره جمهوری اسلامی ایران است» و «مبتنی بر چهارچوب نظری پروژه ‏ssr‏ علیه ایران ارزیابی استراتژیکی برجام ‏و قطعنامه ۲۲۳۱ حاکی از واگذاری یقه جمهوری اسلامی به دشمن در محورهای متعددی است و حکایت از پیدایش رخنه‌ها و ‏منفذهای امنیتی متعددی در ساختار قدرت و امنیت جمهوری اسلامی دارد به گونه‌ای که “شمشیر داموکلس” شورای امنیت ‏بالای سر جمهوری اسلامی قرار گرفته است.»‏

به بیان ساده تر، از نگاه او برجام سپردن یقه نظام به دست دشمن است.‏

از این منظر، تعجبی ندارد که او گاه و بی گاه به تخریب تیم مذاکره کننده و توافق هسته ای بپردازد. عباسی پس از اجرایی ‏شدن برجام هم درباره آن گفته بود: دیدید که با برجام هست و نیست هسته‌ای، آب سنگین خنداب نابود و تعطیلی ‏سانتریفیوژها نصیب کشور شد و اوباما هیچ تلاشی برای مانع شدن از اجرای قانون داماتو انجام نداد.‏

با این وجود، توئیت اخیر او رنگی متفاوت از نظریات سابق دارد. او همواره تلاش کرده بود تا به اظهارنظرهای خود رنگ ‏علمی و پژوهشی بدهد و با استدلال هایی که از نگاه خود او منطقی می نماید، آنها را توجیه کند.‏

اما در توئیت اخیر، عباسی به شکلی کاملا عریان به وزیر خارجه و دسته عظیمی از مردم افترا زده است. توئیت او مردم را ‏به صورت تلویحی متهم می کند که هدفی جز ولنگاری جنسی ندارند. آیا واقعا از نگاه این فرد، غالب مردم از تعامل با غرب ‏هدفی جز رسیدن به آزادی های بی حد و حصر جنسی و ولنگاری ندارند و صرفا بخش کوچکی از همفکران او به دنبال ‏جامعه متعالی هستند و راهی هم جز جنگ با غرب برای این منظور نیست؟

چرا فردی مانند او چنین اجازه ای به خود می دهد که چنین توهین عریانی به مردم بکند؟ همین توهین ها به شخص ‏محمدجواد ظریف هم در توئیت او مستتر است. او تلویحا وزیر خارجه را با الفاظی مبهم متهم کرده است که از برجام و ‏مذاکراتش با غرب هدفی جز آنچه عباسی بدان اشاره می کند نداشته. کافی است به هشتگ سخیفی که او برای توئیت انتخاب ‏کرده دقت کنیم؛ واژه ای که حتی از بیان آن نیز شرم داریم.‏

اینکه چرا عباسی و دسته کوچکی از همفکران او به خود چنین اجازه ای می دهند که به مردم و مسئولان منتخب آنها با این ‏صراحت توهین کنند، و هیج واکنشی هم در پی ندارد، جای تعجب دارد. ‏