اما آنانکه صبح یکشنبه خود را به سالن اجلاس سران رسانده بودند به عیان دیدند آنچه را عده ای نخواستند مردم ایران ببینند؛ حاضران در سالن اجلاس دیدند محبوبیت و مقبولیت اهل بیت امام، یاران امام، ریاست جمهوری منتخب مردم، شاگردان امام و فرزندان فاضل امام را؛ آری این روزها چه زیبا و ملموس است عزتی که خدا میدهد و هیچ چیز و هیچ کس را یارای گرفتنش نیست؛ « إنَّ اللهَ تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ»؛ از دل نرود هر آنکه از دیده برفت

شاید همین جلوه های شور و شعور و قدرشناسی حاکم در این همایش بود که عده ای سراسیمه و با انفعال تمام، دلواپسی خود را در اوج عصبانیت ابراز داشتند؛ عده ای فریاد دلواپسی شان را بر سر بیت امام خالی کردند، برخی بر ریاست جمهور محترم و منتخب مردم و گروه سوم بر یار صدیق امام و راوی صادق انقلاب آیت الله هاشمی تاختند؛ که در این میان اوج حملات و تخریب دلواپسان را نسبت به آیت الله دیدیم که برخی وقیحانه ایشان را متهم به خاطره سازی و دروغ پراکنی نمودند!

آیت الله هاشمی و تکرار خاطره ای که سال 88 نقل کرده بود + موضع حاضران در جلسه

آیت الله هاشمی در این همایش خاطره ای را از همسر مکرمه امام نقل کردند؛

«در سال 84 یک موی بدنم راضی نبود کاندیدا شوم؛ همسر امام مرا خواست و به من گفت: امام این انقلاب را به دست شماها سپردند. آیا شما می‌دانید اینها چه کسانی هستند؟ همین صحبت‌های همسر امام سبب شد من قبول کنم و پذیرفتم.»

مطابق رویه مرسوم سالهای اخیر دلواپسان و بدخواهان آیت الله، این بار نیز بر طبل تهی اما پر صدای تخریب و هجمه بر آیت الله کوبیدند و او را به خاطره سازی متهم کردند و اینکه چرا فقط از مردگان خاطره نقل می کند که قابلیت اثبات آن وجود نداشته باشد. شاید محبوبیت روزافزون آیت الله و شکست های پیاپی دلواپسان از تدبیرهای او موجب شده که اینچنین بر تارهای عنکبوت دست آویزند و تشبث نمایند. چرا که:

اولاً این دوستان دلواپس که در این سالها کم حافظه بودن خود را بارها نشان داده اند، فراموش کرده اند که این خاطره را آیت الله هاشمی در چهلمین روز درگذشت همسر امام نقل کردند و آنچه در این همایش گفتند، بازنشر همان خاطره بود.

ثانیاً این برادران نگران به گونه ای القا می کنند گویی که آیت الله هاشمی سخن از جلسه ای می گویند که فقط ایشان و همسر امام حاضر بوده اند و حال که همسر امام فوت کرده اند دیگر این ادعا اثبات نمی شود! حال آنکه در جلسه مذکور افراد دیگری از بیت شریف امام حاضر بوده اند و بر صدق این ادعای صادق، شهادت می دهند.

نگارنده در تماسی که با بیت شریف امام و یادگاران ایشان داشت در مورد حاضران در جلسه مذکور سؤال کرد که در پاسخ روشن شد که سرکار خانم زهرا مصطفوی و سرکار خانم لیلی بروجردی و برخی دیگر از اعضاء بیت امام در این جلسه حاضر بوده اند. پس از اطلاع از این موضوع و برای اجازه نقل و تایید ادعای مذکور نگارنده در تماسی با نوه گرانقدر امام جناب حجت الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی جویای شرح این جلسه و صحت و سقم ادعای فوق شد؛ و ایشان در پاسخ پس از استعلام از مادر گرانقدر و خواهر گرامی شان سخن آیت الله هاشمی را دقیقاً همان سخنی دانستند که همسر امام در جلسه مذکور به ایشان فرموده بود.

در ضمن خود حجت الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی نیز بیان کردند که هرچند در جلسه فوق حاضر نبوده اما پس از آنکه به خانه باز می گردند، از شرح جلسه فوق و سخنان همسر امام به آقای هاشمی مطلع شده و تصریح می کنند که آنچه آیت الله هاشمی در همایش و قبل از آن در چهلم همسر امام در سال ۸۸ نقل کرده اند دقیقا همان جملاتی است که از حاضران در جلسه شنیده بود.

اما گذشته از آنچه در صدق ادعای آقای هاشمی بیان شد به نظر می رسد این برادران غوغاسالار ببیش از آنکه دلواپس خاطرات آقای هاشمی از افراد مرحوم شده باشند با شخص ایشان مشکل دارند و الا بر هر انسان منصف و شریعت مداری پر واضح است که در شرع مقدس اینچنین برخوردی روا نبوده ، نیست و نخواهد بود.

در پایان از این برادران دلواپس خواهشمند است که برای رفع دلواپسی های بعدی خود، خاطراتی را که آیت الله هاشمی از افرادی که در قید حیات هستند نقل می کند را مورد استعلام و بحث و بررسی قرار دهند - بالاخص خاطره ناگفته و بسیار مهمی که آیت الله هاشمی در همایش مذکور از آقای روحانی نقل کردند؛- تا سیه رو شود هر که در او غش باشد.